دو جسد در فاصله چند فوت با زخم های مشابه که به نظر می رسد کار یک قاتل زنجیره ای ناشناخته است پیدا می شوند.

دو جسد در فاصله چند فوت با زخم های مشابه که به نظر می رسد کار یک قاتل زنجیره ای ناشناخته است پیدا می شوند.

کلاریس استارلینگ و تیمش به تنسی اعزام می شوند؛ جایی که اف بی آی یک گروه شبه نظامی حلب نشین را محاصره کرده است.

کلاریس استارلینگ و تیمش به تنسی اعزام می شوند؛ جایی که اف بی آی یک گروه شبه نظامی حلب نشین را محاصره کرده است.

کلاریس برای آن که بتواند به کندلر و تیم ثابت کند که برای انجام وظیفه آماده است، باید یک اصل روانشناختی مهم را پیدا کند و به وسیله آن از مظنون پرونده قتل های رودخانه، اعتراف بگیرد.

کلاریس برای آن که بتواند به کندلر و تیم ثابت کند که برای انجام وظیفه آماده است، باید یک اصل روانشناختی مهم را پیدا کند و به وسیله آن از مظنون پرونده قتل های رودخانه، اعتراف بگیرد.

پس از کشته شدن مظنون پرونده، کلاریس و تیم توسط رقیب کندلر در هیأت رییسه سازمان، «آنتونی هرمان»، مورد بازجویی و تحقیق قرار می گیرند.

پس از کشته شدن مظنون پرونده، کلاریس و تیم توسط رقیب کندلر در هیأت رییسه سازمان، «آنتونی هرمان»، مورد بازجویی و تحقیق قرار می گیرند.

یک قاتل زنجیره ای به کلاریس دارو می خوراند و او را در بیمارستان حبس می کند. این اتفاق باعث می شود که کلاریس توهمات غیر قابل تحملی را تجربه کند.

یک قاتل زنجیره ای به کلاریس دارو می خوراند و او را در بیمارستان حبس می کند. این اتفاق باعث می شود که کلاریس توهمات غیر قابل تحملی را تجربه کند.

پس از پشت سر گذاشتن تجربه تلخش با مرلین فلکر، کلاریس پیش روث مارتین می رود تا بتواند دوباره سر کارش برگردد اما مجبور می شود علی رغم میل باطنی اش، شام را در خانه مارتین بماند.

پس از پشت سر گذاشتن تجربه تلخش با مرلین فلکر، کلاریس پیش روث مارتین می رود تا بتواند دوباره سر کارش برگردد اما مجبور می شود علی رغم میل باطنی اش، شام را در خانه مارتین بماند.

کلاریس و آردلیا، پس از پیدا شدن جسد یک نوجوان گمشده برای بررسی یک پرونده مختومه نشده و پیچیده، با هم همکاری می کنند.