فین چوپان یک گوسفند مرده دیگر پیدا می کند و خوب می داند مقصر آن کیست. دیگر کارد به استخوانش رسیده است.

فین چوپان یک گوسفند مرده دیگر پیدا می کند و خوب می داند مقصر آن کیست. دیگر کارد به استخوانش رسیده است.

بیلزی در غم از دست دادن سگش هورگالس سوگواری می کند و مصمم است که بفهمد چه کسی او را کشته است و درواقع یک نفر هست که می داند کار کیست.

بیلزی در غم از دست دادن سگش هورگالس سوگواری می کند و مصمم است که بفهمد چه کسی او را کشته است و درواقع یک نفر هست که می داند کار کیست.

دشمنی بین فین و بیلزی تغییرناپذیر است و هر چه دیگران تلاش می کنند این دو را با هم آشتی دهند، فقط اوضاع بدتر می شود.

دشمنی بین فین و بیلزی تغییرناپذیر است و هر چه دیگران تلاش می کنند این دو را با هم آشتی دهند، فقط اوضاع بدتر می شود.

قرار فین با النا به موقعیت سختی ختم می شود که نمی داند چگونه باید خودش را از آن خلاص کند.

قرار فین با النا به موقعیت سختی ختم می شود که نمی داند چگونه باید خودش را از آن خلاص کند.