اسد دادوند و نامزدش، شکوه تکاوندی، قرار گذاشته اند که پس از یافتن خانه ای اجاره ای ازدواج کنند. اسد پس از مدتی تلاش به کمک برادرش، امین، خانه ای پیدا می کنند که در اجارهٔ مرد عیالواری است به نام گلدوست است که وضع مالی مناسبی ندارد و قادر نیست خانهٔ جدیدی پیدا کند.