خانم جوانی به همکار سابقش در دانشکده پزشکی پناه می دهد. او مردی است که توانسته خودش را نامرئی کند و نقشه می کشد با قتل و ارعاب شهر را در رعب و وحشت فرو برد و این زن تنها کسی است که از وجود او باخبر است.