دو سال پیش در یک حادثه تیراندازی 9 نفر کشته شدند. وکیل مدافع مهاجم، قبل از اجرای حکم اعدام برای حقوق موکل خود می جنگد. افکار عمومی، وکیل و خانواده متهم را مقصر این حادثه می دانند. مادر یکی از قربانیان که به عنوان سردبیر یک خبرگزاری مشغول به کار است، پس از وقوع این فاجعه درگیر مشکلات خانوادگی می شود و زندگی اش از هم فرو می پاشد.

دو سال پیش در یک حادثه تیراندازی 9 نفر کشته شدند. وکیل مدافع مهاجم، قبل از اجرای حکم اعدام برای حقوق موکل خود می جنگد. افکار عمومی، وکیل و خانواده متهم را مقصر این حادثه می دانند. مادر یکی از قربانیان که به عنوان سردبیر یک خبرگزاری مشغول به کار است، پس از وقوع این فاجعه درگیر مشکلات خانوادگی می شود و زندگی اش از هم فرو می پاشد.

زندگی خانواده قربانی، پس از کشته شدن 9 نفر توسط پسر بزرگ، نابود می شود. آنها مجبور به ترک خانه و فرار از خشم مردم می شوند. مادر خانواده، دخترش را مجبور به تغییر نامش کرده و با طرد کردنش از خانه، او را وادار به شروع زندگی جدیدی می کند.

زندگی خانواده قربانی، پس از کشته شدن 9 نفر توسط پسر بزرگ، نابود می شود. آنها مجبور به ترک خانه و فرار از خشم مردم می شوند. مادر خانواده، دخترش را مجبور به تغییر نامش کرده و با طرد کردنش از خانه، او را وادار به شروع زندگی جدیدی می کند.

وقوع آدم ربایی باعث می شود که به عقیده مردم، این افراد باید در موسسه های روانی نگهداری شوند. وكیل مدافع، وانگ، همراه با سیاستمدار و روانپزشک در محکمه حاضر می شود اما از ضعیف کش ها دفاع می کند. حتی دختر وانگ هم درگیر این اتفاق شده و زندگیش در معرض خطر قرار می گیرد و همسر وانگ، از اینکه او از حقوق روان پریش ها دفاع می کند، به او معترض است...

وقوع آدم ربایی باعث می شود که به عقیده مردم، این افراد باید در موسسه های روانی نگهداری شوند. وكیل مدافع، وانگ، همراه با سیاستمدار و روانپزشک در محکمه حاضر می شود اما از ضعیف کش ها دفاع می کند. حتی دختر وانگ هم درگیر این اتفاق شده و زندگیش در معرض خطر قرار می گیرد و همسر وانگ، از اینکه او از حقوق روان پریش ها دفاع می کند، به او معترض است...

مادر یکی از قربانیان، از روزی که فرزندش کشته شده، دچار مشکلات زیادی شده است. شخصیت او، پس از آن فاجعه، بسیار تغییر کرده است. او بسیار سخت کار می کند و همکارانش که از او ترسیده اند، کارشان را ترک کرده اند. شوهرش هم برای جلوگیری از مشاجره با او، در دفتر کارش می خوابد. اما...

مادر یکی از قربانیان، از روزی که فرزندش کشته شده، دچار مشکلات زیادی شده است. شخصیت او، پس از آن فاجعه، بسیار تغییر کرده است. او بسیار سخت کار می کند و همکارانش که از او ترسیده اند، کارشان را ترک کرده اند. شوهرش هم برای جلوگیری از مشاجره با او، در دفتر کارش می خوابد. اما...

همسر وکیل مدافع (وانگ) به دلیل اختلافات زیاد با همسرش، تصمیم می گیرد به خانه والدینش برود. وانگ دلیل جنگیدنش برای قربانیان را توضیح می دهد. در این بین، وانگ قاتل را که از زمان وقوع قتل، خانواده اش را ندیده، متقاعد می کند كه با خانواده اش ملاقات كند. در یک جلسه غیر رسمی تصمیم می گیرند که قاتل را اندکی زودتر از آنچه پیش بینی شده، اعدام کنند و هیچ اطلاعیه عمومی در این مورد ارائه نمی دهند. چی که این موضوع را می فهمد، بلافاصله با والدینش تماس می گیرد اما سانگ مکالمه او را می شنود. در آن شب، قاتل بدون تأیید وكیل و خانواده اش اعدام می شود. پس از آن، چی برای چک آپ خود به مرخصی رفته و ماموران سانگ مخفیانه تعقیبش می کنند.

همسر وکیل مدافع (وانگ) به دلیل اختلافات زیاد با همسرش، تصمیم می گیرد به خانه والدینش برود. وانگ دلیل جنگیدنش برای قربانیان را توضیح می دهد. در این بین، وانگ قاتل را که از زمان وقوع قتل، خانواده اش را ندیده، متقاعد می کند كه با خانواده اش ملاقات كند. در یک جلسه غیر رسمی تصمیم می گیرند که قاتل را اندکی زودتر از آنچه پیش بینی شده، اعدام کنند و هیچ اطلاعیه عمومی در این مورد ارائه نمی دهند. چی که این موضوع را می فهمد، بلافاصله با والدینش تماس می گیرد اما سانگ مکالمه او را می شنود. در آن شب، قاتل بدون تأیید وكیل و خانواده اش اعدام می شود. پس از آن، چی برای چک آپ خود به مرخصی رفته و ماموران سانگ مخفیانه تعقیبش می کنند.