پینوکیوی کوچک از خانه خالق نابغه اش، پدر ژپتو، به همراه اسبی به نام تیبالت فرار می کند تا دنیا را به چشمان خود ببیند. او به سیرکی جهانگرد که توسط فردی شرور به نام مودیافوکو اداره می شود می پیوندد و…