دوازده فرد معمولی پشت نقاب گمنام بودن خود، تاریخچه شخصی خود را همراه خود دارند؛ دوازده نفری که مسئولیت بودن در هیئت منصفه دادگاه را بر دوش خود دارند.

کارآگاه سم چدید در جایگاه قرار می گیرد و چندین مدرک به دادگاه ارائه می شود. برخی از این مدارک پرسش هایی را درباره دست داشتن ناتان اسپیرز در ماجرا به وجود می آورند.

دوست صمیمی کِلِر، آمیتا، به جایگاه فراخوانده می شود. با پیچیده تر شدن محاکمه، روابط میان اعضای هیئت منصفه در اتاق ژوری هم پیچیده تر می شود و زندگی شخصی آن ها بیشتر وارد ماجرا می شود.

اثر هنری کیت لاسون توجه همه را در دادگاه به خود جلب می کند. دادگاه سوالاتی درباره روش هنری او و تشخیص پیچیده سلامت روانش مطرح می کند.

پدر کِلِر، ناتان اسپیرز، در جایگاه قرار می گیرد. تصویری که او از کیت ارائه می دهد یک سوءاستفاده گر است که کِلِر را هم بازیچه خود قرار داده بوده است. وقتی کولبی موی دماغش می شود کنترل خودش را از دست می دهد.

پیش از آن که رابی برادر کیت در جایگاه قرار بگیرد، اعضای هیئت ژوری به خانه کیت می روند تا تئوری دادگاه را به چشم خود ببینند.

مادر کِلِر، دایان، در جایگاه قرار می گیرد. او برای حمایت از خواهرش کیت، رابطه آشفته ناتان و کِلِر را آشکار می کند و باعث ایجاد ظن درباره ناتان می شود.

وقتی مدیر مدرسه شبانه روزی کِلِر، فیونا، در جایگاه قرار می گیرد، آشکار شدن حقیقت تکان دهنده ای روند محاکمه را تغییر می دهد. تنش میان هیئت ژوری به اوج خود می رسند.

وقتی ناتان با وجود آنکه سوگند خورده دروغ می گوید، کیت با عصبانیت توصیه کولبی برای شهادت ندادن را رد می کند. اما آیا راز میان کیت و خواهرش زیر فشار افشای حقایق برملا خواهد شد؟

با رسیدن محاکمه به پایان خود، اعضای هیئت منصفه از هم جدا می شوند چون دست داشتن کیت در جرمی در گذشته ممکن است بر پرونده اثر بگذارد. جورجینا با تصمیم برای ماندن یا ترک کردن شوهرش جیمی درگیر است.