در دوران اوایل قرن بیستم آگنس بر اثر ابتلا به سرطان در حال مرگ است. دو خواهرش، بر بالینش آمده اند و شروع به خاطره بازی میکنند و دوران گذشته و رابطه ها شان را به یاد می آورد…