دانا از راه می رسد و انتظار خوشامدگویی گرمی از جانب خانواده اش دارد اما برعکس آن نصیبش می شود. دوست جدیدی به او دلداری می دهد.

دانا از راه می رسد و انتظار خوشامدگویی گرمی از جانب خانواده اش دارد اما برعکس آن نصیبش می شود. دوست جدیدی به او دلداری می دهد.

دانا زمین می خورد و این افتادن باعث می شود به گذشته برود. وقتی کوین به همراه دانا مجبور می شود نقش آزاردهنده ای را بازی کند، با تمام وجود مشکلات دانا را درک می کند.

دانا زمین می خورد و این افتادن باعث می شود به گذشته برود. وقتی کوین به همراه دانا مجبور می شود نقش آزاردهنده ای را بازی کند، با تمام وجود مشکلات دانا را درک می کند.

دانا و اولیویا می خواهند بفهمند چه چیزی مدام دانا را به گذشته می برد. کوین به درخواست میزبانانش نقش فردی را بازی می کند که اهل مهمانی رفتن است.

دانا و اولیویا می خواهند بفهمند چه چیزی مدام دانا را به گذشته می برد. کوین به درخواست میزبانانش نقش فردی را بازی می کند که اهل مهمانی رفتن است.

در لس آنجلس، دانا و کوین آماده بازگشت به گذشته می شوند اما باید به پیامد همیشگی سفرهای خود رسیدگی کنند.

در لس آنجلس، دانا و کوین آماده بازگشت به گذشته می شوند اما باید به پیامد همیشگی سفرهای خود رسیدگی کنند.