مردی که تابستان را در کلبه جنگلی اش می گذراند، با از راه رسیدن زنی ناشناس و مرموز آرامش زندگی اش به هم می ریزد.

مردی که تابستان را در کلبه جنگلی اش می گذراند، با از راه رسیدن زنی ناشناس و مرموز آرامش زندگی اش به هم می ریزد.

وقتی زن ناشناس بی خبر بر می گردد، یئونگ چا مجبور می شود با او روبرو شود. وقتی زندگی خانواده سانگ جون بدتر می شود، او به این فکر می کند که صدایش را به گوش مردم برساند.

وقتی یون بو مین به سانگ جون در رابطه با پرونده اش کمک می کند، به طور طبیعی به سمت جرائم خشونت آمیز گرایش پیدا می کند. یئونگ ها از رفتار متغیر زن آشفته می شود.

مسیری که با هدف یافتن حقیقت آغاز شد تبدیل به نزاعی بین یئونگ ها و زن شد؛ نزاعی که هر بار شدیدتر می شد و گویا پایانی نداشت.

یئونگ ها درباره مسافرخانه ویران تحقیق می کند تا حرکت بعدی اش را بچیند و با کو گی هو آشنا می شود که انگار ول کن گذشته نیست.

پس از مشاجره ای در نمایشگاه هنری، کارهای یو سئونگ آ بیش از پیش خشن می شود و حتی پای دختر یئونگ ها را هم وسط می کشد.

وقتی بو مین از کارهای ناپسند سئونگ آ بو می برد، برای کشف مدرک دست به کار می شود. اما یئونگ ها تصمیم می گیرد پیش از آنکه دیر شود خودش جلوی او را بگیرد.