وقتی جولی و مادرش به یک مزرعه شهری در بالتیمور نقل مکان می کنند، رویاهای المپیکی او بر باد می رود. او که به منطقه اشرافی که در بلژیک در آن بزرگ شده عادت کرده، نمی تواند به راحتی شرایط جدید زندگی را بپذیرد.

جولی برای به دست آوردن اطلاعاتی درباره پدرش از نورا کمک می خواهد. جنل برای پرداخت بدهی های خانواده اش به دنبال شغل می گردد. رانی در مدرسه با یک قلدر درگیر است.

جولی برای ادامه دادن تمرینات خود درباره یک مرکز سوارکاری معتبر تحقیق می کند.

یکی از دوستان جولی راهکاری برای کنترل خشم به او می دهد. رانی به دنبال انتقام است.

پس از مجروح شدن استر، جولی و بیوتی باید برای مسابقات پیش روی رودیو تمرین کنند. اما جولی و رانی اگر قصد برنده شدن دارند باید خیانت دوجانبه خود را کنار بگذارند.

جولی و بیوتی در اولین رودیوی خود شرکت می کنند و تجربه ای از صحنه سوارکاری بالتیمور به دست می آورند. ایوان با آمدن بی موقع سدریک و پیشنهاد او درگیر است.

جولی خودش را برای جلسه مهمی در استون کرفت آماده می کند که می تواند مسیر او را به سوی المپیک خراب یا هموار کند. سورپرایزی از سمت سدریک باعث می شود جانل با زندگی مشترک پیچیده خود کنار بیاید.

خانواده چیمبرز پس از جدایی والدینشان برای حمایت از جولی دور هم جمع می شوند. آمدن استون کرفت به مزرعه باعث می شود جولی و ایوان ازخودگذشتگی هایی کنند که هیچ کدام پیش بینی نمی کردند.

وقتی شراکت استون پوینت از بین می رود، خانواده چیمبرز با درخواست از جولی برای اداره کلینیک، خودشان وارد عمل می شوند. ایوان با احساس غریبگی لیموند نسبت به خانواده درگیر است.

جولی متوجه حقیقت زندگی خانوادگی آشفته آلوین می شود. رانی نمی داند درخواست ایزابل را بپذیرد یا نه. ایوان با خیَر مرموزی ملاقات می کند که پیشنهاد هیجان انگیزی برای جولی دارد.

زنان خانواده های دوبوآ و چیمبرز برای مسابقه بزرگ به بلژیک می روند. وقتی بیوتی را در گمرک نگه می دارند، توانایی جولی برای رقابت به خطر می افتد.