جسیکا که هنوز از مرگ مادر عزیزش شوکه است، مجبور می شود برای انجام کار ناتمامی که او در وصیت نامه اش ذکر کرده به مزرعه خاله و دایی خود برود که صمیمیتی با آن ها ندارد.