خان کلای فیل آبی که خیلی زود یتیم شده است در کودکی توسط بچه های دیگر مسخره میشود چون پدر ندارد و این او را درباره پدرش خیلی کنجکاو می کند و همین کنجکاوی مسیر بعدی زندگیش را تعیین مینماید.