مالی صاحب یک قنادی است و با مردی به نام جاش آشنا می شود که همسرش را از دست داده و با پسر کوچکش به تازگی به شهر آن ها آمده است. هم زمان، او شیفته یکی از مشتریانش می شود که از نزدیک ملاقاتش نکرده، غافل از آنکه این مشتری دلربا همان جاش است.