پیتر پسری هشت ساله نسبت به صدای تق تقی که دائم از پشت دیوار اتاقش می شنود کنجکاو می شود. صدایی که والدینش اصرار دارند تنها جزئی از تصوراتش است. ترس پیتر شدیدتر می شود و او فکر می کند که مادر و پدرش رازی خطرناک و وحشتناک را از او مخفی می کنند.