در مانتابن سال 1944 جولین دندی زیر عمل جراحی در یک بیمارستان محلیست و مردم مانتابن از ورود ارتش المان ترسیده اند. او از دوستش فرانسوا درخواست میکند که زن و دخترش را با ماشین فراری دهد…