لطفعلی خان که کارمند بانک است بر اثر سکته می میرد ولی در هنگام دفن زنده شده و از جا بر می خیزد. او پس از این اتفاق به این فکر می افتد که از افرادی که می شناسد حلالیت بگیرد، غافل از اینکه مسیر سختی پیش رو دارد.