پدری پسرش را به سالن بسکتبال قدیمی که خودش زمان بچگی در مدرسه بازی میکرد میبرد تا به پسرش بگوید چطوری میتواند به چیزهایی که میخواهد برسد. در این بین او خاطرات تمرینات و کوششهای خود را برای ورود به تیم بسکتبال مدرسه را به یاد می آورد و اینکه چطور تیم آنها توانست قهرمان شهرشان شود و…