وقتی کتایون نگرانی و اضطراب بیش از حد شوهرش – کامبیز – را می بیند، وی را نزد یک روانپزشک می فرستد و خود برای بازی در یک فیلم عازم ویلایشان در شمال می شود. در شمال کتایون که مجبور است به دلیل وضعیت نامناسب هوا در ویلا بماند…