«ادی» خسته و سرخورده پا به سرزمینی می گذارد که لم یزرع و خشک است و جمعیت انگشت شمار آن تحت سیطره عده ای اوباش و تبهکار قرار دارند. «ادی» در همان لحظه ورود توسط تبهکاران تا سر حد مرگ زخمی می شود.