سانیا پس از مشاهده قتل وحشیانه پدرش،ساندر راجان، بدست راهزن مخوف ، جاگرا، پیش سرهنگ کریشنا کانت می رود و از او درخواست کمک می کند تا به کارهای ظالمانه جاگرا در Devdurg خاتمه دهد.کریشنا قبول می کند و…