هارالد در حین درماندگی و عجز و بر اثر خشم، کاری انجام می دهد که مدت ها در فکرش بوده است. او دخترش لیزا را که سه سال نتوانسته با وی تنها باشد، می دزدد. اما با دردسر روبرو می شود …