ویتنی ادلر موافقت کرده تا برای نامزد سابقش، کورمک، که خواهرزده یتیمش، دیزی، را به سرپرستی گرفته، کار کند. آرزوی دیزی برای کریسمس این است که ویتنی و کورمک دوباره ارتباط عاشقانه شان را از سر بگیرند تا او بتواند مادری که همیشه به او نیاز داشته را داشته باشد.