«پارازيت» روايت‌گر داستان فانتزی سربازی است كه ماموريت نگهبانی از يک مرز فرضی را دارد و صدای راديويی كه در دكل است و مورچه‌ها و حشرات اطراف اين سرباز، برای او توهم جنگ را ايجاد می كنند.