«چشم های تقریباً نگران» داستان مرد میانسالی است که خانواده اش به قصد سفر به ترکیه به قبرس می روند تا بتوانند از آن جا به صورت قاچاقی به کانادا مهاجرت کنند. پس از رفتن آن ها، مرد از این جریان با خبر می شود و …