این فیلم با سه اپیزود در مورد زندگی در تهران است. اپیزود اول دربارهٔ اختلاف یک زن و شوهر است که شوهر مجری برنامه های مذهبی است و اپیزود دوم مربوط به یک روحانی مربوط می شود که در مترو کیفش مورد سرقت قرار میگیرد و اپیزود سوم داستان تعمیر کاری ست که به همراه نوزادش برای تعمیر تلویزیون به خانهٔ زنی میانسال که همراه همسر آلزایمری اش زندگی می کند می رود....«بهرام» که مجری برنامه های مذهبی است، با همسرش «روشنک» دعوا کرده و او را کتک زده اما حالا به شدت پشیمان است. از طرفی یک روحانی که کیفش را در مترو زده اند، سردرگم مانده و دنبال پس گرفتن محتویات کیفش است. از سویی دیگر، زنی میانسال که همراه همسر آلزایمری اش زندگی می کند، مدام نگران دزدان احتمالی است که قرار است به خانه آن ها بیایند.