اجداد ناهار سینگ (Nahar Singh) و خود او سوگند خورده اند تا از جودهابهای (Jodhabhai) و نیاکانش مراقبت کنند. ناهار دوست دارد تا پسرش ایشان (Ishaan) هم این سنت خانوادگی را حفظ کند و به دوستی اش با پسر جودهابهای یعنی سانی (Sunny) وفادار باشد. ولی سوگند او در مورد وفاداری به سانی، با دیدن دختری به نام سومان (Suman Dev) و دلبستگی به او به خطر می افتد. قضایا وقتی پیچیده تر می شود که سومان به ایشان می گوید که ماشین سانی را دیده که از صحنه قتل فرار می کرده و .....