تیم پسر بچه ای است که از تاریکی می ترسد. او هر شب تا به نور ستاره اش در آسمان خیره نشود خوابش نمی برد. یک شب تیم به پشت بام می رود و متوجه می شود ستاره مورد علاقه اش ناپدید شده است. در آنجا با رئیس گربه ها مواجه می شود و وقتی ماجرای ناپدید شدن ستاره ها را برای او توضیح می دهد رئیس گربه ها او را پیش جناب موکا می برد که رئیس شهر شب است. تیم در پی کشف راز ناپدید شدن ستاره ها با دوست جدیدش پاستور وارد شهر شب می شود...