فیلم توانست شیر طلایی شانزدهمین جشنواره فیلم ونیز را از آنِ خود کند. داستان در آگوست سال 1925 در یک مزرعه دانمارکی اتفاق می افتد. 'بورگن' سه پسر دارد. 'میکل' پسری خوش قلب که همسرش 'اینگر' باردار است، 'یوهانس' باور دارد مسیح است و 'آندرس' جوان عاشق دختر خیاط است. عقاید بنیادگرای پدر دختر از نظر 'بورگن' کفر محسوب می شود، او با ازدواج مخالفت می کند تا زمانیکه پدر دختر عقایدش را ترک کند و...