داستان این فیلم جک و لوبیا سحر آمیز سالها بعد از داستان اصلی و در دوران اخیر اتفاق می افتد جایی که جک می داند تمام افراد خانواده اش قبل از 40 سالگی می میرند و او هر شب خواب پدرش و یک غول را میبیند وقتی میخواهد برای یک شرکت ساختمان کار کند در حین خاک برداری با استخوان های یک غول مواجه میشوند در همین حال زنی ظاهر شده و او را دزد و قاتل صدا می کند و ناپدید میشود . فردی او را پیش عمه ای از نیاکان خود که تصور میشد مرده است میبرد و او نیز لوبیایی به او میدهد تا بکارد و متوجه اتفاقات شود ....

ترافیک نیم بها

جک و لوبیای سحر آمیز