ساره و داوود كه هر دو در كار تهیه فیلم مستند هستند یك شب در حین فیلمبرداری جسدی را در كوچه ی خود می بینند اما وقتی پلیس در محفل حاضر می شود جسدی را نمی بیند. ساره به جوادی همسایه ی طبقه ی بالای آپارتمان خودشان كه به تازگی همسر باردارش را از دست داده شك می كند. روزی كه ساره برای فیلمبرداری به محل فروش داروهای غیردولتی می رود جوادی همسایه ی خودشان را می بیند، به تعقیب او می پردازد و درمی یابد كه او با قاچاقچیان داروهای تقلبی همكاری دارد. همدستان جوادی ساره را می بینند و جوادی را دستگیر می كنند. داوود از طریق یادداشتی كه جوادی برای او گذاشته و محل زندانی شدن ساره را نوشته به محل مورد نظر می رود و همسرش را نجات می دهد. اما وقتی قاچاقچیان پیگیری ساره و داوود را می بینند به منزل آن ها رفته و تمامی فیلم هایشان را با خود می برند. وقتی جوادی یكی از اعضای باند را در خانه ی خود به قتل می رساند و فرار می كند جوادی به تلافی كشته شدن همسرش در اثر خوردن داروهای تقلبی همراه ساره و داوود به انبار داروها می رود تا آن جا را به آتش بكشد، پلیس هم مطلع شده و در محل حاضر می شود و تمامی قاچاقچیان را دستگیر می كند.

ترافیک نیم بها

توطئه