با آغاز جنگ، یک گروه داوطلب و بسیجی قصد رفتن به آبادان را دارند، تا در شکستن محاصره شهر سهیم باشند. افسر فرمانده، انتقال داوطلبان به آبادان را ناممکن می‌داند.بنا به پیشنهاد یکی از داوطلبان، تصمیم به سفر از راه دریا می‌گیرند. ناخدا زبیر تنها فردی است که برای کمک‌های پشت جبهه از راه دریا راهی آبادان است، ولی لنج او گنجایش بیست داوطلب جنگی با آذوقه و مهمات را ندارد. وجود کوسه‌ها، توفان دریایی، تشنگی و حضور در منطقه جنگی با دشمن همگی را تهدید می‌کند، تا اینکه...

ترافیک نیم بها

مقاومت