متیو کوتربرت و خواهرش تصمیم گرفتند که پسری یتیمی را برای کمک به مزرعه خود از یتیم خانه به سرپرستی بگیرند، اما او از دیدن آن موی سرخ که در انتظار او در ایستگاه قطار است، تعجب میکند...!

متیو کوتربرت و خواهرش تصمیم گرفتند که پسری یتیمی را برای کمک به مزرعه خود از یتیم خانه به سرپرستی بگیرند، اما او از دیدن آن موی سرخ که در انتظار او در ایستگاه قطار است، تعجب میکند...!

آن به همراه متیو پر امید به سمت گرین گابلز حرکت می کنند...

آن به همراه متیو پر امید به سمت گرین گابلز حرکت می کنند...

متیو سعی می کند ذهن ماریلا را تغییر دهد، زیرا هنوز اصرار دارد که آن را برگرداند. نظر ماریلا وقتی می بیند آنه سخت کار می کند، تغییر می کند.

متیو سعی می کند ذهن ماریلا را تغییر دهد، زیرا هنوز اصرار دارد که آن را برگرداند. نظر ماریلا وقتی می بیند آنه سخت کار می کند، تغییر می کند.

در کالسکه، ماریلا از گذشته آن سؤال می کند و او داستان اینكه چگونه او به یتیم خانه به رفت را برای ماریلا تعریف می کند.

در کالسکه، ماریلا از گذشته آن سؤال می کند و او داستان اینكه چگونه او به یتیم خانه به رفت را برای ماریلا تعریف می کند.

آن و ماریلا به خانم اسپنسر می رسند، اما این زن با شنیدن داستان آن تحت تاثیر قرار مب گبرد و ...

آن و ماریلا به خانم اسپنسر می رسند، اما این زن با شنیدن داستان آن تحت تاثیر قرار مب گبرد و ...

در سال 1907 در جزیره پرنس ادوارد است. آن یك یتیم ، آن بطور اشتباه به متیو و ماریلا كوتبرت، برادر و خواهری میانسال كه قصد داشتند پسری را برای کمک به آنها در مزرعه به سرپرستی بگیرند، فرستاده می شود. آن باید یاد بگیرد که با کاتبرتز ، در مدرسه و در شهر آونلی زندگی کند تا مطمئن شود که هرگز به یتیم خانه بازگردانده نمی شود.

در سال 1907 در جزیره پرنس ادوارد است. آن یك یتیم ، آن بطور اشتباه به متیو و ماریلا كوتبرت، برادر و خواهری میانسال كه قصد داشتند پسری را برای کمک به آنها در مزرعه به سرپرستی بگیرند، فرستاده می شود. آن باید یاد بگیرد که با کاتبرتز ، در مدرسه و در شهر آونلی زندگی کند تا مطمئن شود که هرگز به یتیم خانه بازگردانده نمی شود.

آن با خانم راشل لیند، دوست خوب ماریلا ملاقات می کند، اما خوب پیش نمی رود. خانم لیند درباره آن به صورت منفی اظهار نظر می کند ، که این باعث آزار او می شود.

آن با خانم راشل لیند، دوست خوب ماریلا ملاقات می کند، اما خوب پیش نمی رود. خانم لیند درباره آن به صورت منفی اظهار نظر می کند ، که این باعث آزار او می شود.

آن از اینکه لباس جدیدش برای مراسم روز یکشنبه (ساخته شده توسط ماریلا) بسیار ساده است ناراحت است، بنابراین در طول مسیر کلیسا کلاه خود را با گل های وحشی می پوشاند. پس از آن او ...

آن از اینکه لباس جدیدش برای مراسم روز یکشنبه (ساخته شده توسط ماریلا) بسیار ساده است ناراحت است، بنابراین در طول مسیر کلیسا کلاه خود را با گل های وحشی می پوشاند. پس از آن او ...

آن برای اولین بار با دایانا ملاقات می کند و امیدوار است که بهترین دوست خود را پیدا کند. دایانا نیز در دل خود همین آرزو را میکند و ...

آن برای اولین بار با دایانا ملاقات می کند و امیدوار است که بهترین دوست خود را پیدا کند. دایانا نیز در دل خود همین آرزو را میکند و ...

آن و دایانا برای اولین بار با هم قرار میگذارند و بسیار هیجان زده هستند. آنها به خیالپردازی در مورد دنیای خود می پردازند و در این مورد نیز مشترک هستند ...

آن و دایانا برای اولین بار با هم قرار میگذارند و بسیار هیجان زده هستند. آنها به خیالپردازی در مورد دنیای خود می پردازند و در این مورد نیز مشترک هستند ...

آن برنج متیلا را تحسین می کند، اما ...

آن برنج متیلا را تحسین می کند، اما ...

ماریلا هنوز هم فکر می کند که آن حقیقت را به او نمی گوید، بنابراین به او اجازه نمیدهد، در پیک نیک شرکت کند. بنابراین سرانجام آن ...

ماریلا هنوز هم فکر می کند که آن حقیقت را به او نمی گوید، بنابراین به او اجازه نمیدهد، در پیک نیک شرکت کند. بنابراین سرانجام آن ...

این روز اول مدرسه آن است، و گرچه او به اندازه دیگران تحصیل کرده نیست، اما او دوستان جدید زیادی را پیدا می کند.

این روز اول مدرسه آن است، و گرچه او به اندازه دیگران تحصیل کرده نیست، اما او دوستان جدید زیادی را پیدا می کند.

معلم آن باعث می شود که او به عنوان مجازات در کنار گیلبرت بنشیند، بنابراین تصمیم می گیرد که هرگز به آنجا برنگردد. ماریلا به انتخاب آن احترام می گذارد و تصمیم می گیرد که آن را در مورد مدیریت یک خانواده بیشتر آموزش دهد ...

معلم آن باعث می شود که او به عنوان مجازات در کنار گیلبرت بنشیند، بنابراین تصمیم می گیرد که هرگز به آنجا برنگردد. ماریلا به انتخاب آن احترام می گذارد و تصمیم می گیرد که آن را در مورد مدیریت یک خانواده بیشتر آموزش دهد ...

آن هنوز از گیلبرت عصبانی استو به قدری درباره او فکر می کند که حرف های ماریلا را فراموش می کند و منجر به یک واقعه شرم آور می شود...

آن هنوز از گیلبرت عصبانی استو به قدری درباره او فکر می کند که حرف های ماریلا را فراموش می کند و منجر به یک واقعه شرم آور می شود...

وقتی كوتبرز دور میشود، آن مجاز است كه دایانا را برای چای دعوت كند. او بهترین دوست خود را دعوت می کند ...

وقتی كوتبرز دور میشود، آن مجاز است كه دایانا را برای چای دعوت كند. او بهترین دوست خود را دعوت می کند ...

بعد از اینکه دیانا از کردن بازی با آن ممنوع شد، آن تصمیم می گیرد که به مدرسه بازگردد.

بعد از اینکه دیانا از کردن بازی با آن ممنوع شد، آن تصمیم می گیرد که به مدرسه بازگردد.

مینیه می به شدت بیمار می شود و آن تنها کسی است که ممکن است بداند چه کاری باید انجام دهد.

مینیه می به شدت بیمار می شود و آن تنها کسی است که ممکن است بداند چه کاری باید انجام دهد.

از آن دعوت شده است که برای جشن تولد دایانا به کنسرت و شب نشینی برود. اما ...

از آن دعوت شده است که برای جشن تولد دایانا به کنسرت و شب نشینی برود. اما ...

آن از بهار لذت می برد. ماریلا دچار سردرد می شود و آن، کارهایی را به عهده می گیرد.

آن از بهار لذت می برد. ماریلا دچار سردرد می شود و آن، کارهایی را به عهده می گیرد.

آقای فیلیپس مدرسه را ترک می کند و آن با مدیر جدید و همسرش ملاقات می کند.

آقای فیلیپس مدرسه را ترک می کند و آن با مدیر جدید و همسرش ملاقات می کند.

آن دچار سرماخوردگی می شود و به دلیل اینکه نمی تواند طعم و مزه حس کند، به اشتباه از ماده اصلی موجود در کیک برای خانم آلن استفاده می کند ...

آن دچار سرماخوردگی می شود و به دلیل اینکه نمی تواند طعم و مزه حس کند، به اشتباه از ماده اصلی موجود در کیک برای خانم آلن استفاده می کند ...

آن با مدیرجدید و همسرش به چای دعوت شده است.

آن با مدیرجدید و همسرش به چای دعوت شده است.

"بازی جرات" محبوبیت دختران ایوانونه را به خود جلب کرده است، اما برای محافظت از غرور و افتخار او از جوزه پای ...

"بازی جرات" محبوبیت دختران ایوانونه را به خود جلب کرده است، اما برای محافظت از غرور و افتخار او از جوزه پای ...

وقتی دایانا در یک شهر دیگر بیمار می شود ، آن فکر می کند برای او دوست خوبی نبوده ...

وقتی دایانا در یک شهر دیگر بیمار می شود ، آن فکر می کند برای او دوست خوبی نبوده ...