جلال آقا از هاران برای به دست آوردن زمین باکی از خرابی و کشتار ندارد. او زمین داران دیگر را از بین می برد و صاحب ملک و املاک زیادی می شود. یکی از قربانیان ظلم او عثمان آقا است که برای تهیه آب شب و روز کار می کند. همسر عثمان و جلال هر دو باردارند و هر دو در یک روز زایمان می کنند.