اسکات کالوین در آستانه شصت و پنج سالگی است و متوجه می شود که دیگر نمی تواند بابانوئل باشد، به همین خاطر به دنبال جایگزین مناسبی برای بابانوئل است و هم زمان خانواده اش را برای ماجراجویی تازه ای در قطب جنوب آماده می کند.

اسکات کالوین در آستانه شصت و پنج سالگی است و متوجه می شود که دیگر نمی تواند بابانوئل باشد، به همین خاطر به دنبال جایگزین مناسبی برای بابانوئل است و هم زمان خانواده اش را برای ماجراجویی تازه ای در قطب جنوب آماده می کند.

اسکات حقیقت را درباره نحوه بابانوئل شدنش می فهمد.

اسکات حقیقت را درباره نحوه بابانوئل شدنش می فهمد.

اسکات به زندگی در شیکاگو خو می گیرد و با بحران هویت مواجه می شود. سایمون در قطب شمال جا می افتد و بیش از پیش حال و هوای کریسمس را کمرنگ می کند.

اسکات به زندگی در شیکاگو خو می گیرد و با بحران هویت مواجه می شود. سایمون در قطب شمال جا می افتد و بیش از پیش حال و هوای کریسمس را کمرنگ می کند.