یک نفر از آسمان به زمین می آید و ادعا می کند که از آن سوی دیوار آمده است، هرچند ما فقط دنیای این سوی دیوار را می شناسیم.

یک نفر از آسمان به زمین می آید و ادعا می کند که از آن سوی دیوار آمده است، هرچند ما فقط دنیای این سوی دیوار را می شناسیم.

شو بی به بک ارو کمک می کند تا به روستای ادجر بازگردد. در آنجا بک ارو با زندگی روستایی و درگیری بین رکا و لوتو آشنا می شود. پس از حمله لوتو به ادجر، شو بی به پایتخت رکا بر می گردد و یک دست نوشته قدیمی را کشف می کند که حاوی یک پیشگویی است که می گوید وقتی یک تازه وارد به خودآگاهی برسد، جهان نابود می شود.

شو بی به بک ارو کمک می کند تا به روستای ادجر بازگردد. در آنجا بک ارو با زندگی روستایی و درگیری بین رکا و لوتو آشنا می شود. پس از حمله لوتو به ادجر، شو بی به پایتخت رکا بر می گردد و یک دست نوشته قدیمی را کشف می کند که حاوی یک پیشگویی است که می گوید وقتی یک تازه وارد به خودآگاهی برسد، جهان نابود می شود.

زره الشا از زیر زمین بیرون می آید و به عنوان دست نشانده به ناو جنگی می پیوندد. همراه با نبرد بک ارو با داستر، ناو جنگی ظاهر شده و روستای ادجر و همه اطرافش را تهدید به نابودی می کند. امپراتور رکا، زتسو دایدان، بازوبندهای بلایند وارپر که از راکوهو گرفته بودند را به نیروهای خود می دهد که در تلاشند تا فرد بیگانه را دستگیر کنند...

زره الشا از زیر زمین بیرون می آید و به عنوان دست نشانده به ناو جنگی می پیوندد. همراه با نبرد بک ارو با داستر، ناو جنگی ظاهر شده و روستای ادجر و همه اطرافش را تهدید به نابودی می کند. امپراتور رکا، زتسو دایدان، بازوبندهای بلایند وارپر که از راکوهو گرفته بودند را به نیروهای خود می دهد که در تلاشند تا فرد بیگانه را دستگیر کنند...

پانزده سال قبل، شو و کای به همراه دیگر بچه های روستای فقیرشان مجبور می شوند به جای پرداخت مالیات به رکا، به آن خدمت کنند و شو تصمیم می گیرد که از این فرصت، برای موفقیت و تغییر سیستم رکا از درون استفاده کند. در حال حاضر، گروه مزدور چهار دوست به پاسگاه مرزی لوتو در منطقه خنثی حمله می کنند. در همین حال، سول آتین پیشنهاد می کند که دریدنوت گراندر، از مسیری در منطقه خنثی عبور کند که معامله گران به عنوان بهترین راه برای رسیدن به دیوار شمالی استفاده می کنند. سپس آن ها با شو و رن به همراه نیروهای رکا مواجه می شوند...

پانزده سال قبل، شو و کای به همراه دیگر بچه های روستای فقیرشان مجبور می شوند به جای پرداخت مالیات به رکا، به آن خدمت کنند و شو تصمیم می گیرد که از این فرصت، برای موفقیت و تغییر سیستم رکا از درون استفاده کند. در حال حاضر، گروه مزدور چهار دوست به پاسگاه مرزی لوتو در منطقه خنثی حمله می کنند. در همین حال، سول آتین پیشنهاد می کند که دریدنوت گراندر، از مسیری در منطقه خنثی عبور کند که معامله گران به عنوان بهترین راه برای رسیدن به دیوار شمالی استفاده می کنند. سپس آن ها با شو و رن به همراه نیروهای رکا مواجه می شوند...

ده سال قبل، کای و شو با یافتن یک راکوهو و شکست دادن نیروهای شورشی احترام امپراتور رکا را بازیابی می کنند. در حال حاضر، کای برای مقابله با شو راهی می شود و او را در جمع روستاییان ادجر در کشتی گرندجر می بیند. شو از بازگشت به رکا خودداری می کند و کای آماده کشتن او می شود، اما بک از او مراقبت کرده و هر دو از زره هایشان استفاده می کنند...

ده سال قبل، کای و شو با یافتن یک راکوهو و شکست دادن نیروهای شورشی احترام امپراتور رکا را بازیابی می کنند. در حال حاضر، کای برای مقابله با شو راهی می شود و او را در جمع روستاییان ادجر در کشتی گرندجر می بیند. شو از بازگشت به رکا خودداری می کند و کای آماده کشتن او می شود، اما بک از او مراقبت کرده و هر دو از زره هایشان استفاده می کنند...

گرندجر تحت هدایت شو به راه خود ادامه می دهد. در همین حال، در رکا، کای خود را زندانی کرده است تا محکومیت خود را برای شکست شو افزایش دهد. نخست وزیر تای، کیو، وزیر دفاع را مسئول بررسی این موضوع می کند که آیا انفجارها واقعا توسط قدرت گرندجر ایجاد شده است. گرندجر، لوتو را دور می زند و به استان خودمختار والستون نزدیک می شود، اما توسط زره تحت کنترل پسر زیبا و خوش تیپی به نام برو، مورد حمله قرار می گیرد...

گرندجر تحت هدایت شو به راه خود ادامه می دهد. در همین حال، در رکا، کای خود را زندانی کرده است تا محکومیت خود را برای شکست شو افزایش دهد. نخست وزیر تای، کیو، وزیر دفاع را مسئول بررسی این موضوع می کند که آیا انفجارها واقعا توسط قدرت گرندجر ایجاد شده است. گرندجر، لوتو را دور می زند و به استان خودمختار والستون نزدیک می شود، اما توسط زره تحت کنترل پسر زیبا و خوش تیپی به نام برو، مورد حمله قرار می گیرد...

نزدیک شدن گرندجر از طریق ناحیه خنثی به دیوار شمالی، توسط بای تواتسو، ژنرال شمالی رکا نظارت می شود. در پایتخت لوتو، پرنسس فاین فورته، لرد والستون را به دلیل انجام آزمایش های غیر مجاز روی پسر زیبا و حمله بدون اجازه به گرندجر شماتت می کند. والستون پشیمان نیست تا زمانی که فرمانده پراکس کنراد با او رو به رو شود و دست چپش را قطع می کند. گرندجر به دیوار می رسد و ارو سعی می کند آن را بشکند و شو نیز توپ هایی به سمت دیوار شلیک می کند، اما هیچ اثر آشکاری ندارد. ناگهان دریچه های بزرگی در دیوار باز می شوند...

نزدیک شدن گرندجر از طریق ناحیه خنثی به دیوار شمالی، توسط بای تواتسو، ژنرال شمالی رکا نظارت می شود. در پایتخت لوتو، پرنسس فاین فورته، لرد والستون را به دلیل انجام آزمایش های غیر مجاز روی پسر زیبا و حمله بدون اجازه به گرندجر شماتت می کند. والستون پشیمان نیست تا زمانی که فرمانده پراکس کنراد با او رو به رو شود و دست چپش را قطع می کند. گرندجر به دیوار می رسد و ارو سعی می کند آن را بشکند و شو نیز توپ هایی به سمت دیوار شلیک می کند، اما هیچ اثر آشکاری ندارد. ناگهان دریچه های بزرگی در دیوار باز می شوند...

گرندجر به دعوت فرمانده پراکس کنراد، به قلعه ماستروگ در لوتو سفر می کند، در حالی که ارو به تلاش بیهوده اش برای شکستن دیوار ادامه می دهد. در همین حال، ارتش رکا در منطقه مرزی غربیش، به گسترش نظامی خود در مناطق دیگر ادامه می دهد و تنها لوتو فتح نشده است. سپس پراکس به دیوار باز می گردد و موفق می شود ارو را گرفته و او را نزد دانشمند دمین شفت در لوتو ببرد...

گرندجر به دعوت فرمانده پراکس کنراد، به قلعه ماستروگ در لوتو سفر می کند، در حالی که ارو به تلاش بیهوده اش برای شکستن دیوار ادامه می دهد. در همین حال، ارتش رکا در منطقه مرزی غربیش، به گسترش نظامی خود در مناطق دیگر ادامه می دهد و تنها لوتو فتح نشده است. سپس پراکس به دیوار باز می گردد و موفق می شود ارو را گرفته و او را نزد دانشمند دمین شفت در لوتو ببرد...

پرنسس فاین با شخصیت متزلزل جنگی، به دنبال ارو، شو و بیت می رود، اما پراکس مداخله کرده و حواس او را پرت می کند و قول می دهد خودش آن ها را بکشد تا راز فاین را حفظ کند. ارو برای مبارزه بسیار ضعیف شده است، بنابراین او به زره اش تبدیل می شود و با شو و بیت فرار می کند. در حالی که نبرد زره ها بین ارو و پراکس ادامه دارد، شاهزاده خانم فاین به کاخ باز می گردد. آن ها به سمت قلعه ماستروگ حرکت می کنند و ارو مجبور می شود به شکل انسانی خود بازگردد. قبل از ادامه جنگ، دکتر سولا می آید و پراکس را متوقف کرده و رازی را فاش می کند...

پرنسس فاین با شخصیت متزلزل جنگی، به دنبال ارو، شو و بیت می رود، اما پراکس مداخله کرده و حواس او را پرت می کند و قول می دهد خودش آن ها را بکشد تا راز فاین را حفظ کند. ارو برای مبارزه بسیار ضعیف شده است، بنابراین او به زره اش تبدیل می شود و با شو و بیت فرار می کند. در حالی که نبرد زره ها بین ارو و پراکس ادامه دارد، شاهزاده خانم فاین به کاخ باز می گردد. آن ها به سمت قلعه ماستروگ حرکت می کنند و ارو مجبور می شود به شکل انسانی خود بازگردد. قبل از ادامه جنگ، دکتر سولا می آید و پراکس را متوقف کرده و رازی را فاش می کند...

پرنسس فاین سلطه جو به رکا اعلان جنگ می دهد و به دامین شفت دستور می دهد تا تسلیحات خود را آماده کند. فریتز کراوس، بیت و شو و ارو و سولا را پیدا می کند، اما قبل از اینکه بتواند به زره خود تبدیل شود، دیسونازا می آید و گروه را با خود به کاخ مخوف می برد. در همین حال، پرنسس فاین مسابقه ای بین الشا و پراکس ترتیب می دهد و امیدوار است در صورت پیروزی پراکس، گرندجر را برای جنگ آینده خود بدست آورد. با امتناع الشا، فاین تهدید می کند که روستاییان ادجر را خواهد کشت، بنابراین الشا این چالش را می پذیرد و نبرد آغاز می شود...

پرنسس فاین سلطه جو به رکا اعلان جنگ می دهد و به دامین شفت دستور می دهد تا تسلیحات خود را آماده کند. فریتز کراوس، بیت و شو و ارو و سولا را پیدا می کند، اما قبل از اینکه بتواند به زره خود تبدیل شود، دیسونازا می آید و گروه را با خود به کاخ مخوف می برد. در همین حال، پرنسس فاین مسابقه ای بین الشا و پراکس ترتیب می دهد و امیدوار است در صورت پیروزی پراکس، گرندجر را برای جنگ آینده خود بدست آورد. با امتناع الشا، فاین تهدید می کند که روستاییان ادجر را خواهد کشت، بنابراین الشا این چالش را می پذیرد و نبرد آغاز می شود...

امپراتور زتسو حمله گسترده ای را علیه لوتو اعلام می کند. لوتو، شاهزاده خانم فاین را متقاعد می کند که شخصیت خود را حفظ کرده و مطابق خواسته های رودولف برای جنگ با رکا آماده شود. از طرفی دیگر، باران سوجیتا به فاین می گوید که ارتش رکا سه برابر ارتش آن هاست و آن ها نقشه هایی را برای دفع حمله آماده می کنند...

امپراتور زتسو حمله گسترده ای را علیه لوتو اعلام می کند. لوتو، شاهزاده خانم فاین را متقاعد می کند که شخصیت خود را حفظ کرده و مطابق خواسته های رودولف برای جنگ با رکا آماده شود. از طرفی دیگر، باران سوجیتا به فاین می گوید که ارتش رکا سه برابر ارتش آن هاست و آن ها نقشه هایی را برای دفع حمله آماده می کنند...

جنگ بین رکا و لوتو آغاز شده است و موفقیت هایی در هر دو طرف به دست آمده است. دست آسیب دیده ارو، باعث محدود شدن توانایی مبارزه او شده است. کای سعی می کند جلوی گرندجر را بگیرد تا ارتش رکا را به دام بیندازد، اما برای این کار بسیار ضعیف است. از طرفی دیگر، کای به دلیل غرور خود از پذیرفتن کمک امتناع می ورزد، اما سرانجام متقاعد می شود که این کار را انجام دهد...

جنگ بین رکا و لوتو آغاز شده است و موفقیت هایی در هر دو طرف به دست آمده است. دست آسیب دیده ارو، باعث محدود شدن توانایی مبارزه او شده است. کای سعی می کند جلوی گرندجر را بگیرد تا ارتش رکا را به دام بیندازد، اما برای این کار بسیار ضعیف است. از طرفی دیگر، کای به دلیل غرور خود از پذیرفتن کمک امتناع می ورزد، اما سرانجام متقاعد می شود که این کار را انجام دهد...