خانواده شانون دهمین گروه مهاجران به ترانوا هستند. جیم شانون، پدر فداکار خانواده، وظیفه راهنمایی اعضا را در این دنیای جدید زیبا و پر رمز و راز، با وحشتی بی حد و مرز بر عهده دارد.سپس آن ها به ناتاییل تیلور، رهبر کاریزماتیک ترانوا معرفی می شوند و تیلور به آن ها هشدار می دهد که اگرچه ترانوا مکانی برای فرصت های جدید و آغازهای تازه است، اما همه چیز آنچنان که در ابتدا به نظر می رسد، ایده آل نیست!

خانواده شانون دهمین گروه مهاجران به ترانوا هستند. جیم شانون، پدر فداکار خانواده، وظیفه راهنمایی اعضا را در این دنیای جدید زیبا و پر رمز و راز، با وحشتی بی حد و مرز بر عهده دارد.سپس آن ها به ناتاییل تیلور، رهبر کاریزماتیک ترانوا معرفی می شوند و تیلور به آن ها هشدار می دهد که اگرچه ترانوا مکانی برای فرصت های جدید و آغازهای تازه است، اما همه چیز آنچنان که در ابتدا به نظر می رسد، ایده آل نیست!

جاش و دوستانش در جنگل گیر کرده و باید راهی برای نجات پیدا کنند.

جاش و دوستانش در جنگل گیر کرده و باید راهی برای نجات پیدا کنند.

زمانیکه ترانووا از سوی گروهی از تروسورها تحت حمله قرار می گیرد، جیم و تیلور باید راهی پیدا کنند تا مقر را قبل از اینکه اشغال شود نجات دهند. الیزابت نیز متوجه می شود که دوستی قدیمی در ترا نووا زندگی می کند و ممکن است مسئول پیوستن او به گروه بوده باشد.

زمانیکه ترانووا از سوی گروهی از تروسورها تحت حمله قرار می گیرد، جیم و تیلور باید راهی پیدا کنند تا مقر را قبل از اینکه اشغال شود نجات دهند. الیزابت نیز متوجه می شود که دوستی قدیمی در ترا نووا زندگی می کند و ممکن است مسئول پیوستن او به گروه بوده باشد.

زمانیکه الیزابت، جیم، مالکوم و تیلور دلیل قطع شدن رادیو را بررسی می کنند، متوجه شیوع ویروسی می شوند که باعث از دست دادن حافظه، پارانویا و نهایتا مرگ می شود. آن ها باید پیش از انکه تمام ترا نووا آلوده شود، شیوه درمان را پیدا کنند.

زمانیکه الیزابت، جیم، مالکوم و تیلور دلیل قطع شدن رادیو را بررسی می کنند، متوجه شیوع ویروسی می شوند که باعث از دست دادن حافظه، پارانویا و نهایتا مرگ می شود. آن ها باید پیش از انکه تمام ترا نووا آلوده شود، شیوه درمان را پیدا کنند.

فرمانده تیلور بلافاصله به دختر کوچک فراری سیکسر، لیا مارکوس پناه می دهد. او حتی آماده است با ادعای بازگشت مخالفت کند، اما وقتی لیا تصمیم به ماندن در ترانوا می گیرد، میرا با اکراه می پذیرد. جیم به او اجازه می دهد حداقل تا زمان انتخاب خانواده اش، در خانه شانون بماند. از طرفی دیگر، تیلور نمی تواند به داستان لیا درباره دلیل فرارش اعتماد کند...

فرمانده تیلور بلافاصله به دختر کوچک فراری سیکسر، لیا مارکوس پناه می دهد. او حتی آماده است با ادعای بازگشت مخالفت کند، اما وقتی لیا تصمیم به ماندن در ترانوا می گیرد، میرا با اکراه می پذیرد. جیم به او اجازه می دهد حداقل تا زمان انتخاب خانواده اش، در خانه شانون بماند. از طرفی دیگر، تیلور نمی تواند به داستان لیا درباره دلیل فرارش اعتماد کند...

تیم متوجه می شود که کشته شدن سرباز فاستر، قتلی از قبل برنامه ریزی شده بوده است. هاوارد میلنر اعتراف می کند و جیم می فهمد حقایق پنهان بیشتری در ماجرا وجود دارد. فرمانده تیلور نیز نشان می دهد که در تنبیه کردن بی رحمانه برخورد می کند.

تیم متوجه می شود که کشته شدن سرباز فاستر، قتلی از قبل برنامه ریزی شده بوده است. هاوارد میلنر اعتراف می کند و جیم می فهمد حقایق پنهان بیشتری در ماجرا وجود دارد. فرمانده تیلور نیز نشان می دهد که در تنبیه کردن بی رحمانه برخورد می کند.