در دوره توکوگاوا در ادو، سامورایی ها، سنسوی کانزاکی و شینوبی، کنرووک سانادا، با قایق به تبعید می روند. آنها در یک طوفان خشمگین گرفتار می شوند و به یک توکیو ویران شده منتقل می شوند. آنها مردی را می بینند که مقابل چشمانشان به یک هیولا تبدیل می شود و ...

در دوره توکوگاوا در ادو، سامورایی ها، سنسوی کانزاکی و شینوبی، کنرووک سانادا، با قایق به تبعید می روند. آنها در یک طوفان خشمگین گرفتار می شوند و به یک توکیو ویران شده منتقل می شوند. آنها مردی را می بینند که مقابل چشمانشان به یک هیولا تبدیل می شود و ...

سنسو و کنروکو به جامعه جدیدی می پیوندند و سعی دارند با دنیای جدید سازگار شوند. یک شب، پیرمردی با نام مائدا با شمشیر سامورایی برای سنسوی به مجتمع باز می کردد، اما جیبیا او را دنبال می کنند و ...

سنسو و کنروکو به جامعه جدیدی می پیوندند و سعی دارند با دنیای جدید سازگار شوند. یک شب، پیرمردی با نام مائدا با شمشیر سامورایی برای سنسوی به مجتمع باز می کردد، اما جیبیا او را دنبال می کنند و ...

در پی حمله جیبیا، هفت بازمانده قصد دارند به منطقه نیگاتا حرکت کنند و با قایق به قسمت اصلی آسیا بروند. دکتر یوشیناگا یک هیئت اعزامی را برای جمع آوری تحقیقات مربوط به واکسن جیبیا رهبری می کند، اما وقتی به بالگرد روی پشت بام می رسند ، یک مرد ناخودآگاه را در پشت بام دیگر مشاهده می کنند و ...

در پی حمله جیبیا، هفت بازمانده قصد دارند به منطقه نیگاتا حرکت کنند و با قایق به قسمت اصلی آسیا بروند. دکتر یوشیناگا یک هیئت اعزامی را برای جمع آوری تحقیقات مربوط به واکسن جیبیا رهبری می کند، اما وقتی به بالگرد روی پشت بام می رسند ، یک مرد ناخودآگاه را در پشت بام دیگر مشاهده می کنند و ...

یکی از سربازان برایان به جیبیا تبدیل می شود و به یوشیناگا حمله می کند اما توسط آدام کشته می شود. گروه برای جمع آوری وسایل سفر خود در نیگاتا جمع می شوند و ....

یکی از سربازان برایان به جیبیا تبدیل می شود و به یوشیناگا حمله می کند اما توسط آدام کشته می شود. گروه برای جمع آوری وسایل سفر خود در نیگاتا جمع می شوند و ....

در حالیکه کنروکو و یوکینویو با جیبیای پرنده در حال مبارزه اند، بقیه ی هیولاها به سمت ون خرابشان میروند. ناگهان، آدام، با آگاهی از اینکه زخم عفونی شده اش او را به یک جیبیا تبدیل میکند، به سمت آن هیولا رفته و با یک انفجار مهیب هم خودش و هم آن هیولاها را میکشد.

در حالیکه کنروکو و یوکینویو با جیبیای پرنده در حال مبارزه اند، بقیه ی هیولاها به سمت ون خرابشان میروند. ناگهان، آدام، با آگاهی از اینکه زخم عفونی شده اش او را به یک جیبیا تبدیل میکند، به سمت آن هیولا رفته و با یک انفجار مهیب هم خودش و هم آن هیولاها را میکشد.

رنجیرو هاتونامی، رهبر افراد محکوم شده ی فراری، یادش می آید که چگونه، زمانی که در زندان بود، از همه گیری جیبیا نجات پیدا کرده بود. در همین حین کثلین توسط یک جیبیا تهدید میشود و سه مبارز به کمکش میروند اما نهایتا توسط آیامه، یک افسر پلیس سابق، نجات پیدا میکند.

رنجیرو هاتونامی، رهبر افراد محکوم شده ی فراری، یادش می آید که چگونه، زمانی که در زندان بود، از همه گیری جیبیا نجات پیدا کرده بود. در همین حین کثلین توسط یک جیبیا تهدید میشود و سه مبارز به کمکش میروند اما نهایتا توسط آیامه، یک افسر پلیس سابق، نجات پیدا میکند.