مارباس و نابریوس به همراه ویستریا و اسنو لانگلت و دیان بلکبل در نبرد با لوتر روزولت و دانالیون هستند. کمی بعد، فرمانده صلیب شمشیری با ارتشش و آستاروث می آید تا در یک رویارویی بزرگ، لوتر و دانتالیون را شکست دهد.

مارباس و نابریوس به همراه ویستریا و اسنو لانگلت و دیان بلکبل در نبرد با لوتر روزولت و دانالیون هستند. کمی بعد، فرمانده صلیب شمشیری با ارتشش و آستاروث می آید تا در یک رویارویی بزرگ، لوتر و دانتالیون را شکست دهد.

ویستریا در خاطراتی که سیتری ساخته گرفتار شده است. اسنو تحت تسلط سیتری با نابریوس و مارباس می جنگد.

ویستریا در خاطراتی که سیتری ساخته گرفتار شده است. اسنو تحت تسلط سیتری با نابریوس و مارباس می جنگد.

فرمانده صلیب شمشیری برای نجات ایبرتا از دست لوتر و دانتالیون می شتابد. لوتر و دانتالیون با آستاروث و ایبرتا می جنگند.

فرمانده صلیب شمشیری برای نجات ایبرتا از دست لوتر و دانتالیون می شتابد. لوتر و دانتالیون با آستاروث و ایبرتا می جنگند.

ویستریا و مارباس همچنان به دنبال اسنو لانگلی می گردند و کمیبعد با دانتالیون و لوتر ملاقات می کنند.

ویستریا و مارباس همچنان به دنبال اسنو لانگلی می گردند و کمیبعد با دانتالیون و لوتر ملاقات می کنند.

مارباس و ویستریا به یتیم خانه ای در لندن می روند که همه چیز از آنجا شروع شد. کمی بعد آن ها با دانتالیون ملاقات می کنند.

مارباس و ویستریا به یتیم خانه ای در لندن می روند که همه چیز از آنجا شروع شد. کمی بعد آن ها با دانتالیون ملاقات می کنند.

مارباس و ویستریا موفق می شوند به لندن برگردند و سیتری که حالا به رابطه آن ها حسادت می کند، تصمیم می گیرد علیه آن ها دست به کار شود.

مارباس و ویستریا موفق می شوند به لندن برگردند و سیتری که حالا به رابطه آن ها حسادت می کند، تصمیم می گیرد علیه آن ها دست به کار شود.

لوتر روزولت برای تفریح با دانتالیون و سیتریِ شیطان جنگ راه می اندازد. دیانا و ویستریا مشغول پیک نیک با مارباس و نابریوس هستند که سیتری از راه می رسد و از سرنوشت برادرش اسنو می گوید.