سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

سلما برای گرفتن ارث خود راهی استانبول می شود و شرطی که برایش گذاشته اند این است که دوباره پس از سال ها مهران را ببیند. پیوند دوباره آن دو با ملاقات با خانواده پرشور و خویشاوندان عجیب و غریب مهران همراه می شود.

خبر قرار ازدواج قلابی آتاکان و آلتان مثل بمبی در خانواده منفجر می شود. درحالیکه آتاکان تمام تلاشش را برای خشنود کردن مادرش می کند، حکیم که از حرف های قیامت نگران شده تصمیم می گیرد حقیقت را بگوید. فسون که فکر می کند با خواستگاری آلینا، فیاض را برای همیشه از دست داده، با احساسات واقعی خود روبرو می شود.

خبر قرار ازدواج قلابی آتاکان و آلتان مثل بمبی در خانواده منفجر می شود. درحالیکه آتاکان تمام تلاشش را برای خشنود کردن مادرش می کند، حکیم که از حرف های قیامت نگران شده تصمیم می گیرد حقیقت را بگوید. فسون که فکر می کند با خواستگاری آلینا، فیاض را برای همیشه از دست داده، با احساسات واقعی خود روبرو می شود.

پس از آتش سوزی در کافه، مهران ریسک می کند و سلما و لیلم را به خانه می آورد. صالحه که از این وضعیت خشنود نیست دست به حرکتی برگشت ناپذیر می زند. حکیم که ازعشق فسون باخبر می شود، نگران است چطور به قیامت این وضعیت را توضیح دهد. خواسته های بی پایان آلینا صبر خانواده را محک می زند و فیاض را در آستانه جدایی قرار می دهد.

پس از آتش سوزی در کافه، مهران ریسک می کند و سلما و لیلم را به خانه می آورد. صالحه که از این وضعیت خشنود نیست دست به حرکتی برگشت ناپذیر می زند. حکیم که ازعشق فسون باخبر می شود، نگران است چطور به قیامت این وضعیت را توضیح دهد. خواسته های بی پایان آلینا صبر خانواده را محک می زند و فیاض را در آستانه جدایی قرار می دهد.

رفتن صالحه از خانه خانواده را شوکه می کند. مهران که می خواهد هرطور شده با سلما ازدواج کند، باید رضایت مادرش را جلب کند. روز خانواده با چند بحران شروع می شود و با شب حنابندان و یک مهمانی به پایان می رسد. جشن عروسی اتلان و آتاکان اتفاقات غیرمنتظره ای در بر دارد.

رفتن صالحه از خانه خانواده را شوکه می کند. مهران که می خواهد هرطور شده با سلما ازدواج کند، باید رضایت مادرش را جلب کند. روز خانواده با چند بحران شروع می شود و با شب حنابندان و یک مهمانی به پایان می رسد. جشن عروسی اتلان و آتاکان اتفاقات غیرمنتظره ای در بر دارد.

وقتی فیاض می گوید به خاطر یک نفر دیگر رابطه اش با آلینا را به هم زده همه شوکه می شوند. قیمت تصمیم می گیرد آن دختر را پیدا کند. حکیم سعی دارد برای عوض کردن حال و هوای قیمت که از رفتن صالحه ناراحت است، برنامه ای عاشقانه ترتیب دهد اما اوضاع پیچیده تر می شود.

وقتی فیاض می گوید به خاطر یک نفر دیگر رابطه اش با آلینا را به هم زده همه شوکه می شوند. قیمت تصمیم می گیرد آن دختر را پیدا کند. حکیم سعی دارد برای عوض کردن حال و هوای قیمت که از رفتن صالحه ناراحت است، برنامه ای عاشقانه ترتیب دهد اما اوضاع پیچیده تر می شود.

وقتی عشق فسون و فیاض فاش می شود، همه شوکه می شوند. قاضی برای آشتی دادن آتاکان و فیاض خودش وارد عمل می شود. هم زمان، مهران و سلما تصمیم می گیرند ازدواج کنند و مسئله عمارتی که به ارث برده اند دوباره مطرح می شوند.

وقتی عشق فسون و فیاض فاش می شود، همه شوکه می شوند. قاضی برای آشتی دادن آتاکان و فیاض خودش وارد عمل می شود. هم زمان، مهران و سلما تصمیم می گیرند ازدواج کنند و مسئله عمارتی که به ارث برده اند دوباره مطرح می شوند.

حال و هوای جشنی که با بازگشت فسون و فیاض در خانه حکمفرما شده با بیماری آتلان از بین می رود. سلما و مهران بدون اطلاع دادن به قیمت مقدمات یک جشن عروسی ساده را مهیا می کند. حکیم پس از شنیدن خبر انتقال دخترش ایلول، باید تصمیم بگیرد مثل همیشه پیرو دخترانش باشد یا پیش قیمت بماند.

حال و هوای جشنی که با بازگشت فسون و فیاض در خانه حکمفرما شده با بیماری آتلان از بین می رود. سلما و مهران بدون اطلاع دادن به قیمت مقدمات یک جشن عروسی ساده را مهیا می کند. حکیم پس از شنیدن خبر انتقال دخترش ایلول، باید تصمیم بگیرد مثل همیشه پیرو دخترانش باشد یا پیش قیمت بماند.