گروهی از سارقان و یک پسربچه یازده ساله به نام کوین که عاشق تاریخ است با هم همراه می شوند و برای نجات خانواده کوین و جهان قدم به یک ماجراجویی خطرناک می گذارند.

گروهی از سارقان و یک پسربچه یازده ساله به نام کوین که عاشق تاریخ است با هم همراه می شوند و برای نجات خانواده کوین و جهان قدم به یک ماجراجویی خطرناک می گذارند.

سارقان زمان خود را به شکل نابودکنندگان اژدها در می آورند و با خشم یک کلانتر شرور مواجه می شوند. سافرون جستجوی خودش را برای یافتن پاسخ آغاز می کند.

کوین و سارقان زمان در دوران رنسانس هارلم نیویورک از دست خطری جدی فرار می کنند. سافرون و یک متحد سعی می کنند دشمنان خود را در ژاپن فریب دهند.

سارقان هنگام جستجو به دنبال خانه کوین با کاسانووا و اِرلِ سندویچ بر می خورند. پنه لوپه به یک مبارزه تن به تن دعوت می شود.

سارقان برای پیدا کردن یکی از اعضای گمشده خود بیابان را زیرورو می کنند و برای سرقت از ثروتمندترین مرد تاریخ نقشه ای می کشند. ویجیت در معماهای نقشه کندوکاو می کند.

در شرایط سرما و یخ زدگی، سفرون مشکل را حل می کند. پنه لوپه با یک رئیس قبیله شاخ به شاخ می شود. بیتلینگ با تمام وجود وارد یک ماموریت نجات می شود.

کوین و سفرون به بینگلی بر می گردند اما سال 1996 است و والدین آن ها کودک هستند. فیونا به تعقیب و گریز ادامه می دهد و ناخوانده وارد یک مهمانی می شود.

اعضای گروه برای پیدا کردن قطعه گمشده نقشه دست به کار می شوند. کوین با «موجود بزرگ» رودررو می شود و او پیشنهاد وسوسه کننده ای را مطرح می کند.

باوجود شرایط سخت، کوین، سفرون و سارقان وارد «قلعه تاریکی» می شوند تا والدین کوین را نجات دهند.