زمانیکه رییس اعظم، ماریانو سورو، برای چندمین بار از دستگیری فرار می کند، بازپرس نینو اسکوتلارو، به این باور می رسد که فردی قدرتمند از او محافظت می کند. نینو خود هزینه یافتن این حقیقت را می دهد.

نینو می خواهد همه راه ها را برای به دام انداختن ماریانو سورو امتحان کند. او در لباس مبدل به سیسیل باز می گردد تا انتقام چیزی را که از او گرفته شده، بگیرد.

نینو که برای همیشه لباس کارش را کنار گذاشته، به رقیب سورو می پیوندد و به کمک او نقشه انتقام خود را آغاز می کند. برای شکست دادن سورو، آن ها به نیرو و سلاح نیاز دارند.

آمدن نینو باعث به هم خوردن توازن قدرت در پایگاه تراسیناس، واوترورلد، می شود. نینو که هیچ وقت از دستور شنیدن خوشش نمی آمد، برای رسیدن به هدفش حاضر است هرکاری بکند حتی دون سالواتور تراسینا را هم به مبارزه بطلبد.

خلأ قدرت به نینو این فرصت را می دهد که یک استراتژی فرماندهی غیرمعمول را برای یک گروه مافیا به کار گیرد. اما برای شکست دادن سورو به حمایت دیگر خانواده های مافیایی نیاز دارد که همواره از سورو بیزار بوده اند اما هیچ وقت اعتراض نکرده اند.

نینو تا جایی پیش می رود که هیچ کس تا به حال جراتش را نداشته است اما طولی نمی کشد که متوجه می شود که روش های حکمرانی اش کافی نیستند. او برای به دام انداختن سورو باید کاملاً بخشی از دنیای تبهکارانه ای شود که همیشه با آن جنگیده است.