جمره، زنی که با مردی که زمانی عاشقش بود ازدواج کرد، الان مورد آزار و اذیت و خشونت خانگی قرار می گیرد و در نظر دارد همراه دخترش فرار کند. رویا، در دنیای کوچک و پر از شادی اش زندگی می کند، او در پر قو بزرگ شده و هیچ نگرانی خاصی ندارد. چیچک تنها یک آرزو دارد و آن هم ازدواج با نامزدش و ساختن یک خانه و خانواده شاد است.

جمره، زنی که با مردی که زمانی عاشقش بود ازدواج کرد، الان مورد آزار و اذیت و خشونت خانگی قرار می گیرد و در نظر دارد همراه دخترش فرار کند. رویا، در دنیای کوچک و پر از شادی اش زندگی می کند، او در پر قو بزرگ شده و هیچ نگرانی خاصی ندارد. چیچک تنها یک آرزو دارد و آن هم ازدواج با نامزدش و ساختن یک خانه و خانواده شاد است.

جمره، زنی که با مردی که زمانی عاشقش بود ازدواج کرد، الان مورد آزار و اذیت و خشونت خانگی قرار می گیرد و در نظر دارد همراه دخترش فرار کند. رویا، در دنیای کوچک و پر از شادی اش زندگی می کند، او در پر قو بزرگ شده و هیچ نگرانی خاصی ندارد. چیچک تنها یک آرزو دارد و آن هم ازدواج با نامزدش و ساختن یک خانه و خانواده شاد است.

جمره، زنی که با مردی که زمانی عاشقش بود ازدواج کرد، الان مورد آزار و اذیت و خشونت خانگی قرار می گیرد و در نظر دارد همراه دخترش فرار کند. رویا، در دنیای کوچک و پر از شادی اش زندگی می کند، او در پر قو بزرگ شده و هیچ نگرانی خاصی ندارد. چیچک تنها یک آرزو دارد و آن هم ازدواج با نامزدش و ساختن یک خانه و خانواده شاد است.

بعد از آتش سوزی مهیب در مراسم خیریه، همه چیز زیر و رو شد. جمره که برای دخترش گونش پیام گذاشته بود، حال قصد دارد قبل از آن که چلبی از زنده بودنش آگاه شود، دخترش را بدزدد و با هم فرار کنند. اسکندر که از حرف های رویا عصبانی و آزرده خاطر شده است، تصمیم می گیرد که کار رویا و پدرش، کنعان را تمام کند. چیچک چشمانش را در خانه ای جدید باز می کند و تومریس از او می خواهد که هویت دخترش را برای خودش کند و به عنوان شیمال و مادر اطلس به زندگی اش ادامه دهد.

بعد از آتش سوزی مهیب در مراسم خیریه، همه چیز زیر و رو شد. جمره که برای دخترش گونش پیام گذاشته بود، حال قصد دارد قبل از آن که چلبی از زنده بودنش آگاه شود، دخترش را بدزدد و با هم فرار کنند. اسکندر که از حرف های رویا عصبانی و آزرده خاطر شده است، تصمیم می گیرد که کار رویا و پدرش، کنعان را تمام کند. چیچک چشمانش را در خانه ای جدید باز می کند و تومریس از او می خواهد که هویت دخترش را برای خودش کند و به عنوان شیمال و مادر اطلس به زندگی اش ادامه دهد.

بعد از آتش سوزی مهیب در مراسم خیریه، همه چیز زیر و رو شد. جمره که برای دخترش گونش پیام گذاشته بود، حال قصد دارد قبل از آن که چلبی از زنده بودنش آگاه شود، دخترش را بدزدد و با هم فرار کنند. اسکندر که از حرف های رویا عصبانی و آزرده خاطر شده است، تصمیم می گیرد که کار رویا و پدرش، کنعان را تمام کند. چیچک چشمانش را در خانه ای جدید باز می کند و تومریس از او می خواهد که هویت دخترش را برای خودش کند و به عنوان شیمال و مادر اطلس به زندگی اش ادامه دهد.

بعد از آتش سوزی مهیب در مراسم خیریه، همه چیز زیر و رو شد. جمره که برای دخترش گونش پیام گذاشته بود، حال قصد دارد قبل از آن که چلبی از زنده بودنش آگاه شود، دخترش را بدزدد و با هم فرار کنند. اسکندر که از حرف های رویا عصبانی و آزرده خاطر شده است، تصمیم می گیرد که کار رویا و پدرش، کنعان را تمام کند. چیچک چشمانش را در خانه ای جدید باز می کند و تومریس از او می خواهد که هویت دخترش را برای خودش کند و به عنوان شیمال و مادر اطلس به زندگی اش ادامه دهد.

جمره با کمک اوزان و به همراه دخترش از دست چلبی فرار می کنند و زندگی جدیدی را آغاز می کنند اما چلبی از تمام قدرتش برای پیدا کردن آن ها استفاده می کند. پس از جدایی از اسکندر و آشنایی با عمر، رویا این فرصت را دارد که اندکی از عذاب وجدانش را کم کند و دردش را تسکین دهد و حال، عمر بزرگترین دشمن اسکندر است. در روزهایی که تمام آرزوهای چیچک به خاکستر تبدیل شده اند، اطلس تنها حامی و پشتیبان اوست تا اینکه سر و کله پدر اطلس، بولنت، پیدا می شود و تمام نقشه های تومریس به هم می ریزد.

جمره با کمک اوزان و به همراه دخترش از دست چلبی فرار می کنند و زندگی جدیدی را آغاز می کنند اما چلبی از تمام قدرتش برای پیدا کردن آن ها استفاده می کند. پس از جدایی از اسکندر و آشنایی با عمر، رویا این فرصت را دارد که اندکی از عذاب وجدانش را کم کند و دردش را تسکین دهد و حال، عمر بزرگترین دشمن اسکندر است. در روزهایی که تمام آرزوهای چیچک به خاکستر تبدیل شده اند، اطلس تنها حامی و پشتیبان اوست تا اینکه سر و کله پدر اطلس، بولنت، پیدا می شود و تمام نقشه های تومریس به هم می ریزد.

جمره با کمک اوزان و به همراه دخترش از دست چلبی فرار می کنند و زندگی جدیدی را آغاز می کنند اما چلبی از تمام قدرتش برای پیدا کردن آن ها استفاده می کند. پس از جدایی از اسکندر و آشنایی با عمر، رویا این فرصت را دارد که اندکی از عذاب وجدانش را کم کند و دردش را تسکین دهد و حال، عمر بزرگترین دشمن اسکندر است. در روزهایی که تمام آرزوهای چیچک به خاکستر تبدیل شده اند، اطلس تنها حامی و پشتیبان اوست تا اینکه سر و کله پدر اطلس، بولنت، پیدا می شود و تمام نقشه های تومریس به هم می ریزد.

جمره با کمک اوزان و به همراه دخترش از دست چلبی فرار می کنند و زندگی جدیدی را آغاز می کنند اما چلبی از تمام قدرتش برای پیدا کردن آن ها استفاده می کند. پس از جدایی از اسکندر و آشنایی با عمر، رویا این فرصت را دارد که اندکی از عذاب وجدانش را کم کند و دردش را تسکین دهد و حال، عمر بزرگترین دشمن اسکندر است. در روزهایی که تمام آرزوهای چیچک به خاکستر تبدیل شده اند، اطلس تنها حامی و پشتیبان اوست تا اینکه سر و کله پدر اطلس، بولنت، پیدا می شود و تمام نقشه های تومریس به هم می ریزد.

عمر درگیر یک توطئه بسیار بزرگ می شود. اوزان به دنبال مدارک مستدل برای آزادی عمر است و در همین حین، رویا لحظه ای عمر را تنها نمی گذارد و از مدرک وکالتش برای آزادی او استفاده می کند اما این تازه ابتدای راه است. چیچک متوجه می شود که نمی تواند با مردی مثل بولنت در یک خانه بماند و علی رغم وجود اطلس در کنارش، او تصمیم سختی می گیرد.

عمر درگیر یک توطئه بسیار بزرگ می شود. اوزان به دنبال مدارک مستدل برای آزادی عمر است و در همین حین، رویا لحظه ای عمر را تنها نمی گذارد و از مدرک وکالتش برای آزادی او استفاده می کند اما این تازه ابتدای راه است. چیچک متوجه می شود که نمی تواند با مردی مثل بولنت در یک خانه بماند و علی رغم وجود اطلس در کنارش، او تصمیم سختی می گیرد.

عمر درگیر یک توطئه بسیار بزرگ می شود. اوزان به دنبال مدارک مستدل برای آزادی عمر است و در همین حین، رویا لحظه ای عمر را تنها نمی گذارد و از مدرک وکالتش برای آزادی او استفاده می کند اما این تازه ابتدای راه است. چیچک متوجه می شود که نمی تواند با مردی مثل بولنت در یک خانه بماند و علی رغم وجود اطلس در کنارش، او تصمیم سختی می گیرد.

عمر درگیر یک توطئه بسیار بزرگ می شود. اوزان به دنبال مدارک مستدل برای آزادی عمر است و در همین حین، رویا لحظه ای عمر را تنها نمی گذارد و از مدرک وکالتش برای آزادی او استفاده می کند اما این تازه ابتدای راه است. چیچک متوجه می شود که نمی تواند با مردی مثل بولنت در یک خانه بماند و علی رغم وجود اطلس در کنارش، او تصمیم سختی می گیرد.

جمره به چلبی اعلان جنگ می کند و در تلاش است تا صدایش را به گوش افراد بیشتری برساند. اوزان همچنان در جمره است و او را تنها نمی گذارد و تنها حامی اوست. رویا تصمیم می گیرد برای رفع اختلافاتش با دختر عمویش، جمره، هر کاری از دستش بر می آید برای او انجام دهد. چلبی دست روی دست نمی گذارد و کاری می کند که نفس جمره را می بُرد.

جمره به چلبی اعلان جنگ می کند و در تلاش است تا صدایش را به گوش افراد بیشتری برساند. اوزان همچنان در جمره است و او را تنها نمی گذارد و تنها حامی اوست. رویا تصمیم می گیرد برای رفع اختلافاتش با دختر عمویش، جمره، هر کاری از دستش بر می آید برای او انجام دهد. چلبی دست روی دست نمی گذارد و کاری می کند که نفس جمره را می بُرد.

جمره به چلبی اعلان جنگ می کند و در تلاش است تا صدایش را به گوش افراد بیشتری برساند. اوزان همچنان در جمره است و او را تنها نمی گذارد و تنها حامی اوست. رویا تصمیم می گیرد برای رفع اختلافاتش با دختر عمویش، جمره، هر کاری از دستش بر می آید برای او انجام دهد. چلبی دست روی دست نمی گذارد و کاری می کند که نفس جمره را می بُرد.

جمره به چلبی اعلان جنگ می کند و در تلاش است تا صدایش را به گوش افراد بیشتری برساند. اوزان همچنان در جمره است و او را تنها نمی گذارد و تنها حامی اوست. رویا تصمیم می گیرد برای رفع اختلافاتش با دختر عمویش، جمره، هر کاری از دستش بر می آید برای او انجام دهد. چلبی دست روی دست نمی گذارد و کاری می کند که نفس جمره را می بُرد.

جمره، پس از حرکت زیرکانه چلبی به بن بست می رسد. انتقامی که این بار اسکندر از عمر خواهد گرفت به مراتب سخت تر خواهد بود. بولنت نقطه ضعف چیچک و تومریس را پیدا کرده و برایشان سورپرایزی را آماده کرده تا آن ها را شوکه کند. در حالی که رویا، اوزان و عمر هنوز به عنوان حامیان جمره در برابر خانواده کایابلی ایستاده اند، چلبی ضربه سنگینی به رویا می زند.

جمره، پس از حرکت زیرکانه چلبی به بن بست می رسد. انتقامی که این بار اسکندر از عمر خواهد گرفت به مراتب سخت تر خواهد بود. بولنت نقطه ضعف چیچک و تومریس را پیدا کرده و برایشان سورپرایزی را آماده کرده تا آن ها را شوکه کند. در حالی که رویا، اوزان و عمر هنوز به عنوان حامیان جمره در برابر خانواده کایابلی ایستاده اند، چلبی ضربه سنگینی به رویا می زند.

جمره، پس از حرکت زیرکانه چلبی به بن بست می رسد. انتقامی که این بار اسکندر از عمر خواهد گرفت به مراتب سخت تر خواهد بود. بولنت نقطه ضعف چیچک و تومریس را پیدا کرده و برایشان سورپرایزی را آماده کرده تا آن ها را شوکه کند. در حالی که رویا، اوزان و عمر هنوز به عنوان حامیان جمره در برابر خانواده کایابلی ایستاده اند، چلبی ضربه سنگینی به رویا می زند.

جمره، پس از حرکت زیرکانه چلبی به بن بست می رسد. انتقامی که این بار اسکندر از عمر خواهد گرفت به مراتب سخت تر خواهد بود. بولنت نقطه ضعف چیچک و تومریس را پیدا کرده و برایشان سورپرایزی را آماده کرده تا آن ها را شوکه کند. در حالی که رویا، اوزان و عمر هنوز به عنوان حامیان جمره در برابر خانواده کایابلی ایستاده اند، چلبی ضربه سنگینی به رویا می زند.

دیگر هیچ مانعی سد راه جمره نمی شود و او اولین قدم هایش را برای ساختن یک زندگی جدید بر می دارد و تصمیم می گیرد که گواهی سلامت روانی بگیرد. در حالی که جمره تصور می کند که همه چیز به خوبی پیش می رود، چلبی برای جلوگیری از آزادی او نقشه ای هوشمندانه می چیند. رویا که دیگر اعتقادی به عشق ندارد، با ورود عمر به زندگی اش قلبش دوباره به تپش می افتد. چیچک با دیدن علی در خانه تومریس، دست به کاری می زند که تمام نقشه های تومریس را نقش بر آب می کند.

دیگر هیچ مانعی سد راه جمره نمی شود و او اولین قدم هایش را برای ساختن یک زندگی جدید بر می دارد و تصمیم می گیرد که گواهی سلامت روانی بگیرد. در حالی که جمره تصور می کند که همه چیز به خوبی پیش می رود، چلبی برای جلوگیری از آزادی او نقشه ای هوشمندانه می چیند. رویا که دیگر اعتقادی به عشق ندارد، با ورود عمر به زندگی اش قلبش دوباره به تپش می افتد. چیچک با دیدن علی در خانه تومریس، دست به کاری می زند که تمام نقشه های تومریس را نقش بر آب می کند.

دیگر هیچ مانعی سد راه جمره نمی شود و او اولین قدم هایش را برای ساختن یک زندگی جدید بر می دارد و تصمیم می گیرد که گواهی سلامت روانی بگیرد. در حالی که جمره تصور می کند که همه چیز به خوبی پیش می رود، چلبی برای جلوگیری از آزادی او نقشه ای هوشمندانه می چیند. رویا که دیگر اعتقادی به عشق ندارد، با ورود عمر به زندگی اش قلبش دوباره به تپش می افتد. چیچک با دیدن علی در خانه تومریس، دست به کاری می زند که تمام نقشه های تومریس را نقش بر آب می کند.

دیگر هیچ مانعی سد راه جمره نمی شود و او اولین قدم هایش را برای ساختن یک زندگی جدید بر می دارد و تصمیم می گیرد که گواهی سلامت روانی بگیرد. در حالی که جمره تصور می کند که همه چیز به خوبی پیش می رود، چلبی برای جلوگیری از آزادی او نقشه ای هوشمندانه می چیند. رویا که دیگر اعتقادی به عشق ندارد، با ورود عمر به زندگی اش قلبش دوباره به تپش می افتد. چیچک با دیدن علی در خانه تومریس، دست به کاری می زند که تمام نقشه های تومریس را نقش بر آب می کند.

دیگر هیچ مانعی سد راه جمره نمی شود و او اولین قدم هایش را برای ساختن یک زندگی جدید بر می دارد و تصمیم می گیرد که گواهی سلامت روانی بگیرد. در حالی که جمره تصور می کند که همه چیز به خوبی پیش می رود، چلبی برای جلوگیری از آزادی او نقشه ای هوشمندانه می چیند. رویا که دیگر اعتقادی به عشق ندارد، با ورود عمر به زندگی اش قلبش دوباره به تپش می افتد. چیچک با دیدن علی در خانه تومریس، دست به کاری می زند که تمام نقشه های تومریس را نقش بر آب می کند.

دیگر هیچ مانعی سد راه جمره نمی شود و او اولین قدم هایش را برای ساختن یک زندگی جدید بر می دارد و تصمیم می گیرد که گواهی سلامت روانی بگیرد. در حالی که جمره تصور می کند که همه چیز به خوبی پیش می رود، چلبی برای جلوگیری از آزادی او نقشه ای هوشمندانه می چیند. رویا که دیگر اعتقادی به عشق ندارد، با ورود عمر به زندگی اش قلبش دوباره به تپش می افتد. چیچک با دیدن علی در خانه تومریس، دست به کاری می زند که تمام نقشه های تومریس را نقش بر آب می کند.

اوزان و عمر به دنبال دنبال حقیقت پشت روز حادثه آتش سوزی می روند. اوزان و عمر که از سلیم استفاده کردند نا جلبی و اسکندر را به تله بیاندازند، فرصتی پیدا می کنند تا علیه خانواده کایابیلی اقدامی کنند. در حالیکه ئعمر شواهدی که پیدا کرد را به ایستگاه پلیس می برد، اوزان به دفتر روزنامه می رود تا مطمئن شود حقایق شنیده می شوند.

اوزان و عمر به دنبال دنبال حقیقت پشت روز حادثه آتش سوزی می روند. اوزان و عمر که از سلیم استفاده کردند نا جلبی و اسکندر را به تله بیاندازند، فرصتی پیدا می کنند تا علیه خانواده کایابیلی اقدامی کنند. در حالیکه ئعمر شواهدی که پیدا کرد را به ایستگاه پلیس می برد، اوزان به دفتر روزنامه می رود تا مطمئن شود حقایق شنیده می شوند.

اوزان و عمر به دنبال دنبال حقیقت پشت روز حادثه آتش سوزی می روند. اوزان و عمر که از سلیم استفاده کردند نا جلبی و اسکندر را به تله بیاندازند، فرصتی پیدا می کنند تا علیه خانواده کایابیلی اقدامی کنند. در حالیکه ئعمر شواهدی که پیدا کرد را به ایستگاه پلیس می برد، اوزان به دفتر روزنامه می رود تا مطمئن شود حقایق شنیده می شوند.

اوزان و عمر به دنبال دنبال حقیقت پشت روز حادثه آتش سوزی می روند. اوزان و عمر که از سلیم استفاده کردند نا جلبی و اسکندر را به تله بیاندازند، فرصتی پیدا می کنند تا علیه خانواده کایابیلی اقدامی کنند. در حالیکه ئعمر شواهدی که پیدا کرد را به ایستگاه پلیس می برد، اوزان به دفتر روزنامه می رود تا مطمئن شود حقایق شنیده می شوند.

قمر مصمم است که پیشنهاد جلبی را نپذیرد. اوزان، عمر، رویا و قمر که با هم علیه جلبی مبارزه می کنند، نور امید در دلشان تابیده می شود. رویا سورپریزی برای عمر دارد.

قمر مصمم است که پیشنهاد جلبی را نپذیرد. اوزان، عمر، رویا و قمر که با هم علیه جلبی مبارزه می کنند، نور امید در دلشان تابیده می شود. رویا سورپریزی برای عمر دارد.

قمر که ترس کمتری نسبت به اختلافات بین خودش و جلبی دارد، سخت در حال تلاش است تا آینده ای برای خود و دخترش بسازد. جیجک که در حال جستجوی علی است، تمریس را در خطری جدی قرار می دهد. رویا نیز عمر را تحت فشار قرار می دهد تا احساساتش را بروز دهد و...

قمر که ترس کمتری نسبت به اختلافات بین خودش و جلبی دارد، سخت در حال تلاش است تا آینده ای برای خود و دخترش بسازد. جیجک که در حال جستجوی علی است، تمریس را در خطری جدی قرار می دهد. رویا نیز عمر را تحت فشار قرار می دهد تا احساساتش را بروز دهد و...

قمر که ترس کمتری نسبت به اختلافات بین خودش و جلبی دارد، سخت در حال تلاش است تا آینده ای برای خود و دخترش بسازد. جیجک که در حال جستجوی علی است، تمریس را در خطری جدی قرار می دهد. رویا نیز عمر را تحت فشار قرار می دهد تا احساساتش را بروز دهد و...

قمر که ترس کمتری نسبت به اختلافات بین خودش و جلبی دارد، سخت در حال تلاش است تا آینده ای برای خود و دخترش بسازد. جیجک که در حال جستجوی علی است، تمریس را در خطری جدی قرار می دهد. رویا نیز عمر را تحت فشار قرار می دهد تا احساساتش را بروز دهد و...

تومریس وقتی بولنت را مقابل خود می بیند شوکه می شود. علی با اطلاع چیچک توسط پلیس دستگیر می شود. در حالی که آزادی بولنت از زندان، اثر مخربی بر زندگی تومریس و چیچک ایجاد می کند، وضعیت ترسناک اطلس عمیقا همه را تحت تأثیر قرار می دهد. از طرفی دیگر، وقتی رایا به مغازه اومر می رود، این دو دیگر نمی توانند احساسات خود را نسبت به یکدیگر پنهان کنند...

تومریس وقتی بولنت را مقابل خود می بیند شوکه می شود. علی با اطلاع چیچک توسط پلیس دستگیر می شود. در حالی که آزادی بولنت از زندان، اثر مخربی بر زندگی تومریس و چیچک ایجاد می کند، وضعیت ترسناک اطلس عمیقا همه را تحت تأثیر قرار می دهد. از طرفی دیگر، وقتی رایا به مغازه اومر می رود، این دو دیگر نمی توانند احساسات خود را نسبت به یکدیگر پنهان کنند...

تومریس وقتی بولنت را مقابل خود می بیند شوکه می شود. علی با اطلاع چیچک توسط پلیس دستگیر می شود. در حالی که آزادی بولنت از زندان، اثر مخربی بر زندگی تومریس و چیچک ایجاد می کند، وضعیت ترسناک اطلس عمیقا همه را تحت تأثیر قرار می دهد. از طرفی دیگر، وقتی رایا به مغازه اومر می رود، این دو دیگر نمی توانند احساسات خود را نسبت به یکدیگر پنهان کنند...

تومریس وقتی بولنت را مقابل خود می بیند شوکه می شود. علی با اطلاع چیچک توسط پلیس دستگیر می شود. در حالی که آزادی بولنت از زندان، اثر مخربی بر زندگی تومریس و چیچک ایجاد می کند، وضعیت ترسناک اطلس عمیقا همه را تحت تأثیر قرار می دهد. از طرفی دیگر، وقتی رایا به مغازه اومر می رود، این دو دیگر نمی توانند احساسات خود را نسبت به یکدیگر پنهان کنند...

قمر با شگفت زدگی جلبی در دادگاه طلاق مواجه می شود. زمانیکه آن ها موفق به پیدا کردن اشیا تاریخی نمی شوند و دایره اطرافیان کایابیلی نیز تنگ تر می شود، جلبی نقشه پرخطر و هوشمندانه اش را عملی می کند. رابطه رویا و عمر وارد مرحله ای عمیق تر می شود. اوزان قصد دارد تصمیمی بگیرد که باعث می شود در عوض پولی که باید به طلبکارش بدهد، غرورش را کنار بگذارد. قمر پس از شنیدن خبری ناگهانی درباره دخترش، در برابر انتخابی سخت قرار می گیرد.

قمر با شگفت زدگی جلبی در دادگاه طلاق مواجه می شود. زمانیکه آن ها موفق به پیدا کردن اشیا تاریخی نمی شوند و دایره اطرافیان کایابیلی نیز تنگ تر می شود، جلبی نقشه پرخطر و هوشمندانه اش را عملی می کند. رابطه رویا و عمر وارد مرحله ای عمیق تر می شود. اوزان قصد دارد تصمیمی بگیرد که باعث می شود در عوض پولی که باید به طلبکارش بدهد، غرورش را کنار بگذارد. قمر پس از شنیدن خبری ناگهانی درباره دخترش، در برابر انتخابی سخت قرار می گیرد.

قمر با شگفت زدگی جلبی در دادگاه طلاق مواجه می شود. زمانیکه آن ها موفق به پیدا کردن اشیا تاریخی نمی شوند و دایره اطرافیان کایابیلی نیز تنگ تر می شود، جلبی نقشه پرخطر و هوشمندانه اش را عملی می کند. رابطه رویا و عمر وارد مرحله ای عمیق تر می شود. اوزان قصد دارد تصمیمی بگیرد که باعث می شود در عوض پولی که باید به طلبکارش بدهد، غرورش را کنار بگذارد. قمر پس از شنیدن خبری ناگهانی درباره دخترش، در برابر انتخابی سخت قرار می گیرد.

قمر با شگفت زدگی جلبی در دادگاه طلاق مواجه می شود. زمانیکه آن ها موفق به پیدا کردن اشیا تاریخی نمی شوند و دایره اطرافیان کایابیلی نیز تنگ تر می شود، جلبی نقشه پرخطر و هوشمندانه اش را عملی می کند. رابطه رویا و عمر وارد مرحله ای عمیق تر می شود. اوزان قصد دارد تصمیمی بگیرد که باعث می شود در عوض پولی که باید به طلبکارش بدهد، غرورش را کنار بگذارد. قمر پس از شنیدن خبری ناگهانی درباره دخترش، در برابر انتخابی سخت قرار می گیرد.

قمر که بیماری گونس را درمان کرده، با پیشنهاد جلبی مواجه می شود. عمر نیز رویا را تنها نمی گذارد و سورپرایزی برای او آماده می کند تا سختی های زندگی اش را برای ساعاتی فراموش کند. چیچک که علی را پس از جراحی اش ملاقات می کند، بهترین هدیه زندگی اش را دریافت می کند. اوزان که با عمویش رو در رو می شود باید بین ایده ال ها و مسئولیت هایش یکی را انتخاب کند. درحالیکه جلبی مصمم است هر کسی که بر سر راهش قرار بگیرد را نابود کند، رویا، عمر، اوزان و تومریس بدون تسلیم در برابر او، به مبارزه ادامه می دهند.

قمر که بیماری گونس را درمان کرده، با پیشنهاد جلبی مواجه می شود. عمر نیز رویا را تنها نمی گذارد و سورپرایزی برای او آماده می کند تا سختی های زندگی اش را برای ساعاتی فراموش کند. چیچک که علی را پس از جراحی اش ملاقات می کند، بهترین هدیه زندگی اش را دریافت می کند. اوزان که با عمویش رو در رو می شود باید بین ایده ال ها و مسئولیت هایش یکی را انتخاب کند. درحالیکه جلبی مصمم است هر کسی که بر سر راهش قرار بگیرد را نابود کند، رویا، عمر، اوزان و تومریس بدون تسلیم در برابر او، به مبارزه ادامه می دهند.

قمر که بیماری گونس را درمان کرده، با پیشنهاد جلبی مواجه می شود. عمر نیز رویا را تنها نمی گذارد و سورپرایزی برای او آماده می کند تا سختی های زندگی اش را برای ساعاتی فراموش کند. چیچک که علی را پس از جراحی اش ملاقات می کند، بهترین هدیه زندگی اش را دریافت می کند. اوزان که با عمویش رو در رو می شود باید بین ایده ال ها و مسئولیت هایش یکی را انتخاب کند. درحالیکه جلبی مصمم است هر کسی که بر سر راهش قرار بگیرد را نابود کند، رویا، عمر، اوزان و تومریس بدون تسلیم در برابر او، به مبارزه ادامه می دهند.

قمر که بیماری گونس را درمان کرده، با پیشنهاد جلبی مواجه می شود. عمر نیز رویا را تنها نمی گذارد و سورپرایزی برای او آماده می کند تا سختی های زندگی اش را برای ساعاتی فراموش کند. چیچک که علی را پس از جراحی اش ملاقات می کند، بهترین هدیه زندگی اش را دریافت می کند. اوزان که با عمویش رو در رو می شود باید بین ایده ال ها و مسئولیت هایش یکی را انتخاب کند. درحالیکه جلبی مصمم است هر کسی که بر سر راهش قرار بگیرد را نابود کند، رویا، عمر، اوزان و تومریس بدون تسلیم در برابر او، به مبارزه ادامه می دهند.

وقتی رویا با مرگ پدرش کنان از نظر روحی به هم می ریزد، عمر برای عوض کردن روحیۀ او، با رو دربارۀ کودکی و گذشته اش صحبت می کند. در همین حین، اسکندر تلاش می کند به رویا ثابت کند که بی گناه است. جلبی قرار است دوباره نامزد شهرداری شود و متوجه می شود برای این منظور به جمره نیاز دارد. جمره با پیشنهادی که از جلبی دریافت کرده و نمی تواند آن را رد کند، باید برای دیدن دخترش گونس این پیشنهاد را درنظر بگیرد. جمره، چیچک، رویا، تومریس و حنیم با همدیگر متحد می شوند و اتحادی زنانه تشکیل می دهند تا بی وقفه با جلبی مبارزه کنند.

وقتی رویا با مرگ پدرش کنان از نظر روحی به هم می ریزد، عمر برای عوض کردن روحیۀ او، با رو دربارۀ کودکی و گذشته اش صحبت می کند. در همین حین، اسکندر تلاش می کند به رویا ثابت کند که بی گناه است. جلبی قرار است دوباره نامزد شهرداری شود و متوجه می شود برای این منظور به جمره نیاز دارد. جمره با پیشنهادی که از جلبی دریافت کرده و نمی تواند آن را رد کند، باید برای دیدن دخترش گونس این پیشنهاد را درنظر بگیرد. جمره، چیچک، رویا، تومریس و حنیم با همدیگر متحد می شوند و اتحادی زنانه تشکیل می دهند تا بی وقفه با جلبی مبارزه کنند.

وقتی رویا با مرگ پدرش کنان از نظر روحی به هم می ریزد، عمر برای عوض کردن روحیۀ او، با رو دربارۀ کودکی و گذشته اش صحبت می کند. در همین حین، اسکندر تلاش می کند به رویا ثابت کند که بی گناه است. جلبی قرار است دوباره نامزد شهرداری شود و متوجه می شود برای این منظور به جمره نیاز دارد. جمره با پیشنهادی که از جلبی دریافت کرده و نمی تواند آن را رد کند، باید برای دیدن دخترش گونس این پیشنهاد را درنظر بگیرد. جمره، چیچک، رویا، تومریس و حنیم با همدیگر متحد می شوند و اتحادی زنانه تشکیل می دهند تا بی وقفه با جلبی مبارزه کنند.

وقتی رویا با مرگ پدرش کنان از نظر روحی به هم می ریزد، عمر برای عوض کردن روحیۀ او، با رو دربارۀ کودکی و گذشته اش صحبت می کند. در همین حین، اسکندر تلاش می کند به رویا ثابت کند که بی گناه است. جلبی قرار است دوباره نامزد شهرداری شود و متوجه می شود برای این منظور به جمره نیاز دارد. جمره با پیشنهادی که از جلبی دریافت کرده و نمی تواند آن را رد کند، باید برای دیدن دخترش گونس این پیشنهاد را درنظر بگیرد. جمره، چیچک، رویا، تومریس و حنیم با همدیگر متحد می شوند و اتحادی زنانه تشکیل می دهند تا بی وقفه با جلبی مبارزه کنند.