شیمر، شاین و لی به سرزمین جادویی جدیدی سفر می کنند و با شاهزاده آدارا آشنا می شوند.

شیمر، شاین و لی به سرزمین جادویی جدیدی سفر می کنند و با شاهزاده آدارا آشنا می شوند.

وقتی زیتا دخترها را در یک حباب جادویی به دام می اندازد، طلا، نهال و پریسا باید آن ها را نجات دهند.

وقتی زیتا دخترها را در یک حباب جادویی به دام می اندازد، طلا، نهال و پریسا باید آن ها را نجات دهند.

شیمر و زهرورا وقتی به بخش جدیدی از آسمان های زهرامی می روند، اتفاقی باعث ایجاد دردسر می شوند.

شیمر و زهرورا وقتی به بخش جدیدی از آسمان های زهرامی می روند، اتفاقی باعث ایجاد دردسر می شوند.

وقتی زیتا دخترها را در یک حباب جادویی به دام می اندازد، طلا، نهال و پریسا باید آن ها را نجات دهند.

وقتی زیتا دخترها را در یک حباب جادویی به دام می اندازد، طلا، نهال و پریسا باید آن ها را نجات دهند.

وقتی جادوی پرواز از آسمان های زهرامی ناپدید می شود، روبی و دخترها سعی می کنند با استفاده از رنگین کمان ها برای رفت و آمد، همه چیز را درست کنند.

وقتی جادوی پرواز از آسمان های زهرامی ناپدید می شود، روبی و دخترها سعی می کنند با استفاده از رنگین کمان ها برای رفت و آمد، همه چیز را درست کنند.

وقتی جادوی پرواز از آسمان های زهرامی ناپدید می شود، روبی و دخترها سعی می کنند با استفاده از رنگین کمان ها برای رفت و آمد، همه چیز را درست کنند.

وقتی جادوی پرواز از آسمان های زهرامی ناپدید می شود، روبی و دخترها سعی می کنند با استفاده از رنگین کمان ها برای رفت و آمد، همه چیز را درست کنند.

دخترها زهراکورن آدارا را به آرایشگاه می برند اما وقتی با جادوی سالن وحشت زده می شود، باید پیدایش کنند.

دخترها زهراکورن آدارا را به آرایشگاه می برند اما وقتی با جادوی سالن وحشت زده می شود، باید پیدایش کنند.

دخترها زهراکورن آدارا را به آرایشگاه می برند اما وقتی با جادوی سالن وحشت زده می شود، باید پیدایش کنند.

دخترها زهراکورن آدارا را به آرایشگاه می برند اما وقتی با جادوی سالن وحشت زده می شود، باید پیدایش کنند.

شیمر و زهرورا وقتی به بخش جدیدی از آسمان های زهرامی می روند، اتفاقی باعث ایجاد دردسر می شوند.

شیمر و زهرورا وقتی به بخش جدیدی از آسمان های زهرامی می روند، اتفاقی باعث ایجاد دردسر می شوند.

وقتی گل های آدارا نمی شکفند، دخترها و دوستشان مینو به باغ آسمان سفر می کنند تا پرنده ای را پیدا کنند که می تواند به آن ها کمک کند.

وقتی گل های آدارا نمی شکفند، دخترها و دوستشان مینو به باغ آسمان سفر می کنند تا پرنده ای را پیدا کنند که می تواند به آن ها کمک کند.

وقتی لباس ها به طرزی جادویی به شیمر، شاین و لی گیر می کنند، آن ها باید پر مخصوصی را پیدا کنند تا جادوی آن را خنثی کنند. زیتا خودش را شبیه استاد معجون های دخترها می کند و آن ها را فریب می دهد تا به او در ساخت معجونی مخفی کمک کنند.

وقتی لباس ها به طرزی جادویی به شیمر، شاین و لی گیر می کنند، آن ها باید پر مخصوصی را پیدا کنند تا جادوی آن را خنثی کنند. زیتا خودش را شبیه استاد معجون های دخترها می کند و آن ها را فریب می دهد تا به او در ساخت معجونی مخفی کمک کنند.

وقتی لباس ها به طرزی جادویی به شیمر، شاین و لی گیر می کنند، آن ها باید پر مخصوصی را پیدا کنند تا جادوی آن را خنثی کنند. زیتا خودش را شبیه استاد معجون های دخترها می کند و آن ها را فریب می دهد تا به او در ساخت معجونی مخفی کمک کنند.

وقتی لباس ها به طرزی جادویی به شیمر، شاین و لی گیر می کنند، آن ها باید پر مخصوصی را پیدا کنند تا جادوی آن را خنثی کنند. زیتا خودش را شبیه استاد معجون های دخترها می کند و آن ها را فریب می دهد تا به او در ساخت معجونی مخفی کمک کنند.