عزیز پایدار پس از کشتن یک ستوان فرانسوی مجبور می شود عشق خود دلربا و خانه پدری اش را ترک کند. پس از آنکه این اتفاق به فراموشی سپرده می شود، عزیز دوباره به شهر باز می گردد.