کارل آلبر، کارآگاه سابق یک شهر بزرگ، برای آسودگی روانش به شهر ساحلی کوچکی انتقالی می گیرد؛ اما در آنجا با زنجیره ای از قتل ها مواجه می شود. وقتی یکی از اهالی به طرز وحشتناکی کتک می خورد، آلبر به یکی دیگر از اهالی مشکوک می شود.

هم کلاسی های سابق کاساندرا در جشن تجدید دیدار خود، جسدی را در یک بندرگاه پیدا می کنند. آلبر درباره قتل و هویت آن شهروند تحقیق می کند و پرده از معمایی بر می دارد.

یکی از اهالی گیبسونز به نام زو استارچان با برادرش بنجامین روبرو می شود که میانه خوبی با او ندارد و ادعا می کند که مشکل مالی دارد. وقتی جسدی با مشخصات بنجامین پیدا می شود، البر شروع به جستجو به دنبال قاتل می کند.

کاساندرا به یکی از دوستان دوران کودکی اش بر می خورد که متوجه شده شوهرش گم شده و یک صحنه جرم در خانه اش به وقوع پیوسته است.

وقتی کاساندرا در موقعیتی خطرناک قرار می گیرد، آلبر و دپارتمان پلیس گیبسون برای پیدا کردن مقصر تلاش می کنند.

قاتلی آزادانه پرسه می زند و قصد رفتن پیش گیبسون ها را دارد. روان پزشک مظنون پس از دریافت یک پیامک آزاردهنده به آلبر درباره خطری احتمالی هشدار می دهد.

کارآگاه آلبر مرگ دو زن را بررسی می کند که جسد هرکدام در جنگل یافت شد و به طرز آزاردهنده ای در یک وضعیت مشابه قرار داشت.