جاش احساس می کند که در شغل خود بعنوان سرایدار در جا می زند. او تلاش در برنده شدن در یک بازی کامپیوتری بسیار مشکل را دارد. جاش بالاخره موفق به بردن بازی می شود و سر و کله اشخاصی از آینده پیدا می شود که برای ملاقات او می آیند.

جاش احساس می کند که در شغل خود بعنوان سرایدار در جا می زند. او تلاش در برنده شدن در یک بازی کامپیوتری بسیار مشکل را دارد. جاش بالاخره موفق به بردن بازی می شود و سر و کله اشخاصی از آینده پیدا می شود که برای ملاقات او می آیند.

در سال 1969، جاش، تایگر و ولف درگیر یک ماموریت می شوند و با یکدیگر پیمان برادری می بندند.

در سال 1969، جاش، تایگر و ولف درگیر یک ماموریت می شوند و با یکدیگر پیمان برادری می بندند.

تایگر و ولف تصمیم می گیرند که دیگر وقت آن رسیده که دکتر کورنش کشته شود. اما جاش به این نتیجه می رسد که نمی تواند این ماموریت را به انجام برساند.

تایگر و ولف تصمیم می گیرند که دیگر وقت آن رسیده که دکتر کورنش کشته شود. اما جاش به این نتیجه می رسد که نمی تواند این ماموریت را به انجام برساند.

در پی تلاش فاجعه بار ترور دکتر کرونیش، تایگر و ولف جاش را از مأموریت دور می کنند.

در پی تلاش فاجعه بار ترور دکتر کرونیش، تایگر و ولف جاش را از مأموریت دور می کنند.

جاش به جری نزدیکتر می شود و به او کمک می کند.

جاش به جری نزدیکتر می شود و به او کمک می کند.