جنگ داخلی سوریه با دست یافتن به قلمرو بیشتر توسط دولت اسلامی و پاکسازی شهرها و روستاها، به طرز چشمگیری افزایش می یابد. آنتوان هابرت پاریسی معتقد است که خواهرش زنده است و برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد زن موجود در این ویدئو، به ترکیه پرواز می کند.

آنتوان توسط یک افسر YPJ مورد بازجویی قرار می گیرد و با او مثل زندانی داعش رفتار می شود.

آنتوان به یک مأموریت میرود و توسط نیروهای داعش مورد حمله قرار میگیرد.

آنتوان ، ساریا و داوطلبان در یکی از دهکده های کردنشین مستقر می شوند و منتظر رسیدن گردان شماران هستند.

آنتوان پس از پذیرفتن مرگ آنا ، تصمیم می گیرد سوریه را ترک کند و به خانه خود بازگردد. با این حال کل منطقه به تصرف داعش درآمده است. ساریا وظیفه دارد آنتوان را به پایتخت کردستان راهی کند.

این قسمت سرگذشت آنا را از لحظه ترک پاریس، دنبال می کند.

آنتوان پس از کشتن یک مرد و نجات جان ساریا ، نمی تواند سوریه را ترک کند و داوطلب جنگ در کنار کردها شود.

نیروهای کمکی داعش در حال سرازیر شدن به منطقه ترور ، آنا را مجبور به دویدن می کنند. ناصر به مقر فرماندهی داعش منتقل می شود.