مون گرل با بزرگ ترین چالش خود تا به حال مواجه می شود و همه چیز را به خطر می اندازد.

مون گرل با بزرگ ترین چالش خود تا به حال مواجه می شود و همه چیز را به خطر می اندازد.

لونلا که سعی دارد نقشه یک تبهکار قدرتمند برای استفاده شرورانه از دروازه او را خنثی کند، تاریخچه مون گرل اصلی را فاش می کند.

لونلا که سعی دارد نقشه یک تبهکار قدرتمند برای استفاده شرورانه از دروازه او را خنثی کند، تاریخچه مون گرل اصلی را فاش می کند.

دایناسور اهریمنی که از بزرگی خودش خجالت می کشد، لونلا را قانع می کند معجونی درست کند تا او موقتاً کوچک شود.

دایناسور اهریمنی که از بزرگی خودش خجالت می کشد، لونلا را قانع می کند معجونی درست کند تا او موقتاً کوچک شود.

وقتی به نظر می رسد لونلا آسیب دیده و نمی تواند از تختش بیرون بیاید، «کسی» به جای او مون گرل می شود.

وقتی به نظر می رسد لونلا آسیب دیده و نمی تواند از تختش بیرون بیاید، «کسی» به جای او مون گرل می شود.

لونلا ابزاری درست می کند که با آن می تواند فرآیند انجام کارهای خسته کننده خانه را تندتر کند؛ اما درگیر عوارض جانبی ابزارش می شود.

لونلا ابزاری درست می کند که با آن می تواند فرآیند انجام کارهای خسته کننده خانه را تندتر کند؛ اما درگیر عوارض جانبی ابزارش می شود.

وقتی اهریمن به ارتباط لونلا با همستر کلاس حسادت می کند و اتفاقی آن را آزاد می کند، باید کل نیویورک را بگردد تا او را به خانه برگرداند.

وقتی اهریمن به ارتباط لونلا با همستر کلاس حسادت می کند و اتفاقی آن را آزاد می کند، باید کل نیویورک را بگردد تا او را به خانه برگرداند.

در یک مهمانی، لونلا سعی دارد با ساخت یک ابزار ذهن خوانی، به خجالت خود غلبه کند اما اتفاقی مغزش را با دایناسور اهریمنی جابجا می کند.