کاپیتان من، گروهی متشکل از قهرمانان نوجوان را تشکیل می دهد تا به او کمک کنند اما با انجام دادن یک سِری کارهای مخفی، شک بچه ها را نسبت به خودش بر می انگیزد.

کاپیتان من، گروهی متشکل از قهرمانان نوجوان را تشکیل می دهد تا به او کمک کنند اما با انجام دادن یک سِری کارهای مخفی، شک بچه ها را نسبت به خودش بر می انگیزد.

در یکی از برنامه های مهم تلویزیونی به هر کدام از اعضای نیروی خطر، لقبی افتضاح داده می شود و آن ها برای حفظ شأن و شخصیتشان، نقشه ای می ریزند تا به جهانیان نشان دهند که آن ها واقعا که هستند!

در یکی از برنامه های مهم تلویزیونی به هر کدام از اعضای نیروی خطر، لقبی افتضاح داده می شود و آن ها برای حفظ شأن و شخصیتشان، نقشه ای می ریزند تا به جهانیان نشان دهند که آن ها واقعا که هستند!

دو دانش آموز جدید وارد سواگ شده اند و نیروی خطر را از انجام هرگونه مأموریت باز می دارند. به همین دلیل، نیروی خطر و کاپیتان من با هم یک تیم تشکیل می دهند تا با استفاده از قدرت هایشان، این دانش آموزان را بیرون کنند.

دو دانش آموز جدید وارد سواگ شده اند و نیروی خطر را از انجام هرگونه مأموریت باز می دارند. به همین دلیل، نیروی خطر و کاپیتان من با هم یک تیم تشکیل می دهند تا با استفاده از قدرت هایشان، این دانش آموزان را بیرون کنند.

نیروی خطر و کاپیتان من به عنوان مأموران مخفی وارد گروه آدم های شرور می شوند تا یک مجرم را بگیرند. اگر هویت واقعی آن ها فاش شود، باید به طور همزمان با همه آن افراد شرور مبارزه کنند.

نیروی خطر و کاپیتان من به عنوان مأموران مخفی وارد گروه آدم های شرور می شوند تا یک مجرم را بگیرند. اگر هویت واقعی آن ها فاش شود، باید به طور همزمان با همه آن افراد شرور مبارزه کنند.

زمانی که نیروی خطر و کاپیتان من برای محافظت از گنجینه های ملی کشور فرانسه به پاریس می روند، بوس تنها می ماند و باید جلوی نفوذ تادلر به آشیانه کاپیتان من را بگیرد.

زمانی که نیروی خطر و کاپیتان من برای محافظت از گنجینه های ملی کشور فرانسه به پاریس می روند، بوس تنها می ماند و باید جلوی نفوذ تادلر به آشیانه کاپیتان من را بگیرد.

با نشت گاز در شهر، همه مردم شهر از جمله کاپیتان من و نیروی خطر قرنطینه می شوند. همه چیز خوب است تا اینکه کاپیتان من تب می کند و سپس تصمیم می گیرد هر طور که شده، عامل این نشتی گاز را پیدا کند.

با نشت گاز در شهر، همه مردم شهر از جمله کاپیتان من و نیروی خطر قرنطینه می شوند. همه چیز خوب است تا اینکه کاپیتان من تب می کند و سپس تصمیم می گیرد هر طور که شده، عامل این نشتی گاز را پیدا کند.

نیروی خطر در یکی از مأموریت هایشان را شکست می خورند چون چاپا به جای توجه به مأموریت، عاشق یک نفر می شود. حال، اعضای تیم باید کاری کنند که این عشق از سر او بیافتد و به حالت عادی اش برگردد.

نیروی خطر در یکی از مأموریت هایشان را شکست می خورند چون چاپا به جای توجه به مأموریت، عاشق یک نفر می شود. حال، اعضای تیم باید کاری کنند که این عشق از سر او بیافتد و به حالت عادی اش برگردد.

نیروی خطر مجبور است بدون کاپیتان من به یک سری از مأموریت های طاقت فرسا برود.

نیروی خطر مجبور است بدون کاپیتان من به یک سری از مأموریت های طاقت فرسا برود.

میکا درس مهمی درمورد دله دزدی نکردن یاد می گیرد اما ممکن است با یک سورپرایز کوچک از طرف مادر شوز، این درس مهم را به فراموشی بسپارد.

میکا درس مهمی درمورد دله دزدی نکردن یاد می گیرد اما ممکن است با یک سورپرایز کوچک از طرف مادر شوز، این درس مهم را به فراموشی بسپارد.

یک جنگ باستانی شوخی آمیز بین ریوالتون و سوولویو شکل می گیرد و نیروی خطر امیدوارند که شاوت اوت با شوخی هایش بتواند به جنگ میان ها خاتمه دهد و پیروز شود.

یک جنگ باستانی شوخی آمیز بین ریوالتون و سوولویو شکل می گیرد و نیروی خطر امیدوارند که شاوت اوت با شوخی هایش بتواند به جنگ میان ها خاتمه دهد و پیروز شود.

سرنوشت رقابت «بهترین شوخی» در دستان شات اوت است. او می تواند یک بار و برای همیشه به این رقابت خاتمه دهد.

سرنوشت رقابت «بهترین شوخی» در دستان شات اوت است. او می تواند یک بار و برای همیشه به این رقابت خاتمه دهد.

نیروی خطر داستان واقعی کریسمس را یاد می گیرد. سورتمه سانتا خراب می شود، طلسم باستانی شکسته شده و سرنوشت کریسمس در مخاطره قرار می گیرد.

نیروی خطر داستان واقعی کریسمس را یاد می گیرد. سورتمه سانتا خراب می شود، طلسم باستانی شکسته شده و سرنوشت کریسمس در مخاطره قرار می گیرد.